به نظر می رسد با رشد فناوری های نوین مانند هوش مصنوعی و آموزش های آنلاین در ۱۰ سال آینده کارکرد مدارس از محلی برای علم اندوزی به محلی برای صرفا تربیت تغییر خواهد کرد.
گروه جامعه - سید اسد رجبی: این روزها یکی از سوالات اساسی میتواند این باشد که با توجه به پیشرفت فناوریهای نوین نظیر هوش مصنوعی سرنوشت مدارس به عنوان محلی برای آموزش علم و دانش به دانش آموزان چه میشود.
آیا خانوادهای که میتواند با کمک فیلم و وسایل کمک آموزشی و در گام بعد استفاده از هوش مصنوعی و فناوری نوین علم و دانش مورد نیاز فرزندش را به او بیاموزد میل و رغبتی به فرستادن او به مدرسه خواهد داشت؟ یا ۱۰ سال بعد مدارس به محلهای خالی از دانشآموز تبدیل میشود.
ابتدا باید به این نکته توجه کنیم که این سوال یک دیدگاه نوین در زمینه آموزش و یادگیری است که با توجه به پیشرفت تکنولوژی و گسترش ابزارهای کمک آموزشی و آنلاین، چندین سال است در دنیا مورد بحث قرار گرفته است. ایده اصلی این است که دانشآموزان بتوانند با استفاده از منابع آموزشی غیرحضوری و آموزشهای آنلاین، بدون نیاز به حضور در مدارس به یادگیری بپردازند.
اما برای بررسی دقیقتر این ایده، باید به چند نکته توجه داشته باشیم.
نکته اول دسترسی به منابع آموزشی آنلاین است. با گسترش اینترنت و ظهور پلتفرمهای آموزش آنلاین دسترسی به آموزش بسیار سادهتر شده است. دانشآموزان در حال حاضر میتوانند به منابع غنی علمی، ویدئوها، کتابها و تمرینهای تعاملی دسترسی داشته باشند که ممکن است نیاز به حضور در کلاسهای مدرسه را کمتر کند.
نکته دوم انعطافپذیری و شخصیسازی یادگیری است. بلا شک یکی از مزیتهای بزرگ آموزش آنلاین و غیرفرمال این است که دانشآموزان میتوانند بر اساس سرعت یادگیری خود پیش بروند. در مدارس سنتی، همه دانشآموزان باید با یک سرعت مشخص مطالب را فرا گیرند، اما آموزش آنلاین این امکان را میدهد که هر فرد بر اساس تواناییها و نیازهای شخصی خود برنامهریزی کند.
مدرسه فقط جایی برای یادگیری دروس آکادمیک نیست، بلکه مکانی برای توسعه مهارتهای اجتماعی، ارتباطات انسانی، همکاری و حل مشکلات گروهی است نکته سوم بحث تعاملات اجتماعی است. مدرسه فقط جایی برای یادگیری دروس آکادمیک نیست، بلکه مکانی برای توسعه مهارتهای اجتماعی، ارتباطات انسانی، همکاری و حل مشکلات گروهی است. این نوع مهارتها معمولاً از طریق تعامل با معلمان و همکلاسیها تقویت میشود و محیط فیزیکی مدرسه نقش مهمی در شکلگیری شخصیت و روابط اجتماعی دارد. این موارد ممکن است در آموزشهای آنلاین کمتر فراهم شود.
نکته چهارم را باید در نقش معلم دید. حتی در سیستمهای آموزشی غیرحضوری و آنلاین، نقش معلم به عنوان راهنما، تسهیلگر و ارائهدهنده بازخورد همچنان مهم است. معلمان میتوانند دانش آموزان را در مسیر یادگیری هدایت کرده و به آنها کمک کنند تا مفاهیم را بهتر درک کنند و بر مشکلات احتمالی یادگیری غلبه کنند.
اما در گام بعدی باید به سراغ مسأله عدالت آموزشی رفت. به طور قطع یکی دیگر از چالشهای پیش رو این است که آیا همه دانشآموزان دسترسی یکسانی به این فناوریها دارند؟ در بسیاری از مناطق دورافتاده و کمدرآمد، دسترسی به اینترنت و ابزارهای دیجیتالی محدود است، بنابراین اتکا به آموزش آنلاین ممکن است به نابرابریهای آموزشی دامن بزند.
در گام آخر باید این سوال مطرح شود که آیا جامعه و سیستم آموزشی آمادگی این دگرگونی را دارد؟ تحول به سوی آموزش آنلاین و غیرفیزیکی نیاز به تغییرات گسترده در سیستم آموزشی، برنامههای درسی، و حتی فرهنگ عمومی دارد. همه جوامع ممکن است آماده این تغییر نباشند و مقاومتهایی در مقابل حذف مدارس فیزیکی وجود داشته باشد.
با این مقدمه کوتاه و بیان برخی از نکات مهم این سوال پیش میآید که در ۱۰ سال آینده وضعیت به چه شکلی خواهد بود.
به زعم نگارنده با توجه به سرعت گسترش اینترنت و دسترسی گستردهتر به ابزارهای دیجیتالی، احتمالاً در ۱۰ سال آینده شرایط برای استفاده از آموزشهای آنلاین و غیرفیزیکی بهمراتب آسانتر خواهد شد. اما به چند نکته اساسی در این زمینه باید توجه کرد تا این پیش بینی بهتر درک شود.
گسترش زیرساختهای اینترنتی: در ۱۰ سال آینده، با پیشرفت فناوریهایی مانند ۵G و حتی نسلهای بعدی اینترنت، سرعت و کیفیت دسترسی به اینترنت در سراسر جهان افزایش خواهد یافت. این به این معناست که حتی مناطق دورافتاده که امروزه از نظر زیرساختهای ارتباطی دچار مشکل هستند، به تدریج به منابع آموزشی آنلاین دسترسی پیدا خواهند کرد.
کاهش هزینههای دسترسی به فناوری: با توسعه سریع فناوری و ارزانتر شدن ابزارهای دیجیتال مثل تبلتها و لپتاپها، دانشآموزان بیشتری در سراسر جهان خواهند توانست از این دستگاهها برای یادگیری استفاده کنند. علاوه بر این، بسیاری از پلتفرمهای آموزشی رایگان یا با هزینههای پایین ارائه میشوند، که دسترسی به آموزش را بیشتر تسهیل میکند.
پیشرفت در فناوریهای یادگیری: در کنار اینترنت، فناوریهای مرتبط با یادگیری مثل هوش مصنوعی، واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR) هم در حال پیشرفت هستند. این فناوریها میتوانند تجربه یادگیری را بسیار تعاملیتر و مؤثرتر کنند. برای مثال، دانشآموزان میتوانند از طریق واقعیت مجازی به بازدیدهای مجازی از مکانهای تاریخی یا آزمایشگاههای علمی دسترسی داشته باشند، که یادگیری را جذابتر و عمیقتر میکند.
پذیرش اجتماعی و تغییر نگرشها: با گذشت زمان و مشاهده مزایای آموزش آنلاین، پذیرش اجتماعی آن افزایش خواهد یافت. در سالهای اخیر، بهویژه پس از شیوع کرونا، بسیاری از مدارس و دانشگاهها به سمت آموزشهای آنلاین حرکت کردهاند و این تجربه موجب شده که بسیاری از افراد به تأثیرگذاری و کارایی این نوع آموزش اعتماد بیشتری پیدا کنند.
تنوع منابع آموزشی: بهدلیل افزایش دسترسی به اینترنت، دانشآموزان دیگر محدود به منابع آموزشی یک منطقه یا یک مدرسه خاص نخواهند بود. آنها میتوانند از منابع آموزشی جهانی بهرهمند شوند، از بهترین اساتید و دانشگاهها آموزش ببینند و به زبانهای مختلف به مطالب دسترسی داشته باشند. این تنوع منابع میتواند کیفیت آموزش را افزایش دهد.
پشتیبانی سیستمهای آموزشی: پیشبینی میشود که در ۱۰ سال آینده، سیستمهای آموزشی بیشتری به سمت پذیرش و ادغام فناوریهای دیجیتال و آموزشهای آنلاین در برنامههای درسی خود حرکت کنند. این تحول شامل بهروزرسانی شیوههای ارزشیابی، توسعه روشهای یادگیری ترکیبی (حضوری و آنلاین) و پشتیبانی از دانشآموزان در استفاده از این فناوریها خواهد بود.
در مجموع، با توجه به گسترش دسترسی به اینترنت و پیشرفت فناوریهای مرتبط، مسیر استفاده از آموزشهای آنلاین و غیرحضوری تا ۱۰ سال آینده بهطور قابل توجهی هموارتر خواهد شد. با این حال، همچنان باید توجه داشت که این تحول نیازمند برنامهریزی دقیق، تأمین زیرساختها، و حمایت از دانشآموزان در جهت ایجاد تعادل بین یادگیری آنلاین و نیازهای اجتماعی و انسانی است.
حال و پس از بررسی موضوعات مرتبط با فناوری و گسترش آموزشهای غیرحضوری وقت آن رسیده است که به این سوال پاسخ دهیم که مدرسه مدرسه میماند یا مانند گذشته محلی برای پرورش و تربیت خواهد شد. یعنی همان زمانی که دانش آموزان در مکاتب بیشتر درس زندگی و تربیت و پرورش میگرفتند.
با توجه به تحولات سریع در آموزش آنلاین و گسترش دسترسی به منابع آموزشی دیجیتال، به نظر میرسد که نقش سنتی مدارس، یعنی صرفاً بهعنوان محیطی برای انتقال دانش، در حال تغییر است. در آینده، مدارس میتوانند بیشتر به عنوان مکانهایی برای تربیت اجتماعی، مهارتهای انسانی و جامعهپذیری نقشآفرینی کنند.
توسعه مهارتهای اجتماعی و عاطفی: یکی از مهمترین مزایای حضور در مدرسه، یادگیری مهارتهای اجتماعی است که در محیطهای آنلاین به راحتی قابل انتقال نیست. تعاملات رو در رو با همسالان، کار تیمی، حل تعارضات، احترام به تفاوتها و همکاری، همگی در محیط مدرسه شکل میگیرند. این نوع مهارتها، که به نام مهارتهای اجتماعی و عاطفی شناخته میشوند، برای موفقیت در زندگی فردی و اجتماعی بسیار حیاتی هستند.
پرورش مهارتهای نرم (Soft Skills): مدارس میتوانند به عنوان محیطی برای تقویت مهارتهای نرم مانند خلاقیت، تفکر انتقادی، حل مسئله، ارتباط مؤثر، و مدیریت احساسات عمل کنند. این مهارتها برای دانشآموزان در آینده کاری و شخصیشان بسیار ارزشمند خواهند بود و مدارس میتوانند برنامههای ویژهای برای توسعه این مهارتها طراحی کنند.
هویتیابی و جامعهپذیری: حضور در مدرسه کمک میکند که دانشآموزان به طور فعال با فرهنگ، ارزشها، و هنجارهای اجتماعی جامعه خود آشنا شوند. این فرآیند جامعهپذیری در محیطهای آموزشی حضوری به شکلی طبیعی و مؤثر اتفاق میافتد، زیرا دانشآموزان در موقعیتهای اجتماعی واقعی قرار میگیرند و نحوه تعامل با دیگران را یاد میگیرند.
محیط حمایتی و راهنمایی فردی: مدرسه به عنوان یک محیط حمایتی میتواند به رشد شخصیتی دانشآموزان کمک کند. معلمان و مشاوران میتوانند نقش راهنمایی برای دانشآموزان ایفا کنند و به آنها کمک کنند تا در فرآیند یادگیری و رشد شخصیتی خود پیشرفت کنند. این پشتیبانی فردی و انسانی، در فضای آموزش آنلاین که بیشتر خودمحور است، کمتر فراهم میشود.
فعالیتهای عملی و فیزیکی: برخی از جنبههای یادگیری نیاز به فعالیتهای عملی و فیزیکی دارند که در مدارس بهتر ارائه میشوند. ورزش، هنر، کارهای گروهی، آزمایشهای علمی و فعالیتهای خارج از کلاس درس، همگی در محیط فیزیکی مدرسه مؤثرتر و بهطور مستقیم قابل انجام هستند.
پرورش مسئولیتپذیری و انضباط: حضور در محیط مدرسه به دانشآموزان کمک میکند که حس مسئولیتپذیری و انضباط شخصی را توسعه دهند. رعایت قوانین مدرسه، حضور بهموقع در کلاسها و انجام تکالیف، همگی به عنوان بخشی از فرایند اجتماعیشدن دانشآموزان در زندگی واقعی نقش دارند.
مکانی برای همکاری با خانوادهها: مدارس میتوانند به عنوان پل ارتباطی بین دانشآموزان، والدین و جامعه محلی عمل کنند. این نقش مهم تربیتی و حمایتی، کمک میکند که خانوادهها و مدارس به طور هماهنگ برای توسعه و پیشرفت دانشآموزان تلاش کنند.
به طور خلاصه، در آینده نقش مدرسه میتواند از تمرکز بر یادگیری محتوا به سوی تمرکز بیشتر بر تربیت شخصیت، مهارتهای اجتماعی، و آمادهسازی دانشآموزان برای زندگی در جامعه تغییر کند. با این تغییر نقش، مدارس میتوانند به مکانهایی تبدیل شوند که به جای تأکید بر یادگیری محض، روی پرورش دانشآموزانی متعادل، مسئول و آماده برای ورود به اجتماع کار کنند.