اتحادیه اروپا و آمریکا در حالی بهدنبال تشدید و فرسایشی کردن جنگ با روسیه هستند که برخی کشورها از درون این اتحادیه مخالف راهبرد کنونی در قبال جنگ اوکراین هستند که این موضوع بر رویکرد و اهداف آنها تأثیرگذار است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، اختلافات شدید در اتحادیه اروپا در مورد حمایت از اوکراین و نحوه برخورد با روسیه موضوعی است که این اتحادیه در هفتههای اخیر با آن روبهرو است.
برخی کشورها، بهویژه مجارستان، بهشدت مخالف صدور مجوز برای حملات اوکراین به خاک روسیه هستند، این مخالفتها ناشی از نگرانیها درباره تشدید تنشها و خطر گسترش درگیری است.
در مقابل، سایر کشورهای عضو و شخصیتهایی مانند جوزپ بورل به حمایت از حملات اوکراین و تأمین تسلیحات بیشتر برای این کشور اصرار دارند. این اختلافات نشاندهنده شکاف عمیق میان کشورهای عضو است که میتواند به تضعیف اتحاد و هماهنگی در سیاستهای خارجی اتحادیه منجر شود.
تحریمهای اتحادیه اروپا علیه روسیه و بلاروس در بسته پانزدهم با موانع جدی روبهرو است. مخالفت مجارستان که در ماههای اخیر بارها اقدامات اتحادیه را وتو کرده، باعث شده است تحریمهای جدید به تعویق بیفتند.
این موضوع نشان میدهد که اجماع در اتحادیه اروپا شکننده است و ممکن است بهطور جدی بر توانایی اتحادیه برای اعمال فشارهای مؤثر بر روسیه تأثیر بگذارد.
از طرفی انتقال درآمدهای داراییهای مسدودشده روسیه به اوکراین و کشورهای اتحادیه اروپا که به اوکراین تسلیحات میدهند، یک اقدام مهم است که نشاندهنده تلاش برای استفاده از منابع مالی روسیه برای حمایت از اوکراین است.
با این حال، مخالفت مجارستان با آزادسازی کامل این وجوه، مانع از تحقق کامل این طرحها شده است و میتواند بر اثربخشی آنها تأثیر بگذارد. مخالفتهای بعضی از اعضای اتحادیه اروپا با حمایتها و اقدامات این اتحادیه بهوضوح نشان میدهند که اختلافات بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا، بهویژه بین مجارستان و دیگر اعضا، میتواند تأثیر منفی بر توانایی اتحادیه در اجرای سیاستهای مشترک داشته باشد. اختلافات داخلی باعث شده است پروژههایی مانند بستههای تحریمی و کمکهای نظامی با تأخیر و تردید روبهرو شوند، که این امر میتواند بهضرر اوکراین و بهنفع روسیه تمام شود.
اقدامات مجارستان در قبال اتحادیه اروپا
مجارستان تصمیم گرفت از صدور مجوز برای حملات نیروهای مسلح اوکراین به خاک روسیه با استفاده از سلاحهای تحویل دادهشده از سوی اتحادیه اروپا خودداری کند، همچنین، اعلام کرد که به اوکراین هیچ سلاحی نداده، نمیدهد و هرگز نخواهد داد.
این کشور با این تصمیم بهطور مداوم موضع خود را در حمایت از صلح و جلوگیری از تشدید تنشها در جنگ اوکراین ـ روسیه حفظ کرده است. مجارستان همچنین با وتوی خود، مانع از توافق بر سر بستههای تحریمی جدید علیه روسیه و بلاروس در اتحادیه اروپا شده است و همچنان با انتقال کامل درآمدهای حاصل از داراییهای مسدودشده روسیه به اوکراین مخالفت میکند.
این تصمیمات نشاندهنده رویکرد محافظهکارانه و محتاطانه مجارستان در قبال درگیریها و تنشهای جاری در اروپا است.
انگیزههای مجارستان برای اتخاذ مواضع محتاطانه در قبال جنگ اوکراین و روسیه و مخالفت با برخی سیاستهای اتحادیه اروپا را میتوان در چند عامل اصلی جستوجو کرد:
نگرانی از تشدید تنشها: مجارستان از افزایش تنشها در اروپا و خطر گسترش جنگ به مناطق دیگر، بهویژه در شرق اروپا نگران است. این کشور معتقد است که حملات اوکراین به عمق خاک روسیه میتواند به تشدید بیشتر درگیریها منجر شود و احتمالاً جنگ را به یک بحران بزرگتر و غیرقابل کنترل تبدیل کند.
روابط با روسیه: مجارستان تحت رهبری ویکتور اوربان، روابط نسبتاً نزدیکتری با روسیه دارد، بهویژه در حوزه انرژی. این کشور بهشدت به واردات انرژی از روسیه وابسته است و تمایل دارد روابط خود با مسکو را حفظ کند تا از پیامدهای اقتصادی منفی جلوگیری کند. موضعگیری محتاطانه مجارستان میتواند در راستای حفظ این روابط اقتصادی و سیاسی با روسیه باشد.
استقلال در تصمیمگیری: مجارستان بر اهمیت حفظ استقلال خود در سیاست خارجی تأکید میکند و نمیخواهد که سیاستهای آن بهطور کامل تحتتأثیر تصمیمات جمعی اتحادیه اروپا قرار گیرد. این کشور بهویژه در برابر فشارهای بروکسل برای اتخاذ مواضع تهاجمیتر علیه روسیه مقاومت میکند تا نشان دهد که سیاستهای خارجی خود را مستقل از دیگر کشورهای اروپایی اتخاذ میکند.
حمایت از صلح: موضع رسمی مجارستان حمایت از صلح و تلاش برای جلوگیری از تشدید درگیریها است. این کشور معتقد است که ارسال سلاحهای بیشتر به اوکراین و انجام حملات به روسیه میتواند به تشدید جنگ منجر شود، در حالی که راهحلهای دیپلماتیک و مذاکره باید در اولویت قرار گیرند.
سیاست داخلی: ویکتور اوربان و حزب حاکم در مجارستان از این مواضع برای تقویت حمایت داخلی استفاده میکنند. این مواضع به اوربان اجازه میدهد بهعنوان یک رهبر مستقل و مدافع منافع ملی ظاهر شود، که برای او و حزبش در صحنه سیاست داخلی مجارستان اهمیت زیادی دارد.
مواضع و واکنش اتحادیه اروپا در برابر اقدامات مجارستان
فشار برای حفظ انسجام: اتحادیه اروپا سعی میکند از طریق مذاکرات و گفتگوهای دیپلماتیک، مجارستان را به همراهی با سیاستهای مشترک متقاعد کند، بهعنوان مثال، در نشستهای اتحادیه تلاش میشود اجماع نظر ایجاد شود و مخالفتهای مجارستان بهنوعی حلوفصل شود. این اتحادیه بهدنبال حفظ وحدت خود در برابر چالشهایی است که جنگ اوکراین ایجاد کرده است.
انتقاد از مواضع مجارستان: برخی از مقامات اتحادیه اروپا و کشورهای عضو بهطور علنی از موضعگیریهای مجارستان انتقاد میکنند. این انتقادات بیشتر به عدمهمراهی مجارستان با تحریمهای شدیدتر علیه روسیه و مخالفت با ارسال تسلیحات به اوکراین مربوط میشود. این انتقادات نشاندهنده نارضایتی برخی کشورهای عضو از موضع محافظهکارانه و متفاوت مجارستان است.
اقدامات تنبیهی و محدودکننده: اتحادیه اروپا ممکن است برای فشار به مجارستان از ابزارهای قانونی و مالی استفاده کند، بهعنوان مثال، امکان دارد که برخی از کمکهای مالی یا پروژههای مشترک در صورت ادامه مخالفتهای مجارستان به حالت تعلیق درآیند یا کاهش یابند. این گونه اقدامات بهمنظور تشویق مجارستان به همراهی بیشتر با سیاستهای مشترک اتحادیه است.
تلاش برای یافتن راهحلهای جایگزین: اتحادیه اروپا همچنین ممکن است بهدنبال راهحلهای جایگزین برای پیشبرد سیاستهای خود بدون نیاز به توافق کامل همه اعضا باشد، بهعنوان مثال، برخی تصمیمات میتوانند بهصورت دو یا چندجانبه بین کشورهای موافق اتخاذ شوند تا مخالفتهای یک یا چند کشور خاص مانع از پیشرفت سیاستهای کلی نشود.
در مجموع اگر اختلافات بر سر تصمیمات در اتحادیه اروپا به بیش از یک کشور گسترش پیدا کند و مجارستان در یک طرف نماند عاملی در ایجاد اختلافات داخلی در اتحادیه اروپا، بهویژه در مورد جنگ اوکراین و برخورد با روسیه، تأثیرات متعددی بر این اتحادیه و همچنین بر روند جنگ و سیاستهای بینالمللی دارد. برخی از این تأثیرات عبارتند از:
تضعیف وحدت و همبستگی اتحادیه اروپا: یکی از پیامدهای اصلی این اختلافات، تضعیف انسجام داخلی اتحادیه اروپا است. عدم توانایی در رسیدن به اجماع نظر میان همه کشورهای عضو میتواند به تضعیف اتحاد و همبستگی میان اعضا منجر شود و از اعتبار و توانایی اتحادیه در مواجهه با چالشهای بینالمللی بکاهد.
کندشدن روند تصمیمگیریها: اختلافات میتوانند فرآیند تصمیمگیری در اتحادیه اروپا را به تأخیر بیندازند، بهعنوان مثال، مخالفت مجارستان با تحریمهای جدید علیه روسیه یا ارسال تسلیحات به اوکراین، میتواند موجب طولانی شدن مذاکرات و کاهش سرعت اقدامات عملی شود. این تأخیرها میتوانند بر اثربخشی سیاستهای اتحادیه در قبال بحرانها تأثیر منفی بگذارند.
اختلافات داخلی در اتحادیه اروپا میتواند بهنفع روسیه تمام شود، از آنجا که اتحاد و یکپارچگی اتحادیه اروپا یکی از ابزارهای مهم برای اعمال فشار بر روسیه است، هرگونه تضعیف در این اتحاد میتواند به مسکو فرصت دهد تا از این شکافها بهرهبرداری کند و فشارهای بینالمللی را کاهش دهد.
تأثیر بر امنیت و ثبات اروپا: تضعیف هماهنگی و انسجام میان کشورهای اروپایی ممکن است به کاهش اثربخشی سیاستهای امنیتی و دفاعی اتحادیه منجر شود، این امر میتواند موجب افزایش نگرانیها در مورد امنیت و ثبات اروپا شود، بهویژه در شرایطی که تهدیدات خارجی، مانند جنگ اوکراین، در حال افزایش است.
پیامدهای اقتصادی: اختلافات بر سر تحریمها و سایر سیاستهای اقتصادی میتواند بر اقتصاد اتحادیه اروپا تأثیر منفی بگذارد، بهعنوان مثال، تأخیر در اعمال تحریمهای جدید یا اجرای سیاستهای اقتصادی مشترک ممکن است به بیثباتی اقتصادی در برخی کشورهای عضو منجر شود و روند بهبود اقتصادی پس از پاندمی را کندتر کند.
پیامدهای ژئوپولیتیکی: این اختلافات میتواند بر جایگاه ژئوپولیتیکی اتحادیه اروپا در صحنه جهانی تأثیر بگذارد. کاهش انسجام و هماهنگی ممکن است از توانایی اتحادیه برای ایفای نقش مؤثر در بحرانهای بینالمللی بکاهد و جایگاه آن را مقابل بازیگران دیگری مانند ایالات متحده، چین و روسیه تضعیف کند.
از سویی ایالات متحده از آغاز جنگ اوکراین موضعی قاطع و حمایتی نسبت به اوکراین اتخاذ کرده است و در این راستا با اتحادیه اروپا در بسیاری از سیاستها همسو است. برخی از جنبههای اصلی موضع آمریکا در قبال جنگ اوکراین و اختلافات درون اتحادیه اروپا عبارتند از:
حمایت قوی از اوکراین: ایالات متحده یکی از بزرگترین حامیان نظامی، مالی و دیپلماتیک اوکراین در جنگ با روسیه بوده است. واشنگتن بهطور مداوم تسلیحات پیشرفته، کمکهای مالی و تجهیزات دفاعی به اوکراین ارسال کرده و در سطح بینالمللی تلاش کرده است حمایت بیشتری از اوکراین جلب کند. هدف اصلی آمریکا جلوگیری از پیروزی روسیه در این جنگ و حفظ تمامیت ارضی اوکراین است.
تشویق به همبستگی در اتحادیه اروپا: آمریکا از همبستگی و اتحاد کشورهای عضو اتحادیه اروپا در حمایت از اوکراین و اعمال فشارهای اقتصادی و دیپلماتیک علیه روسیه حمایت میکند. واشنگتن نگران است که اختلافات درون اتحادیه اروپا، از جمله مخالفتهای مجارستان، توانایی این اتحادیه را برای مقابله با روسیه تضعیف کند، ازاینرو، آمریکا بهطور غیرمستقیم سعی دارد از طریق دیپلماسی و گفتگو، اتحادیه اروپا را به حفظ انسجام ترغیب کند.
افزایش فشار بر روسیه: موضع آمریکا همچنین شامل اعمال تحریمهای شدید اقتصادی علیه روسیه و تلاش برای منزوی کردن این کشور در عرصه بینالمللی است. آمریکا بههمراه متحدان اروپایی خود بستههای تحریمی متعددی علیه روسیه اعمال کرده و بهدنبال راههای جدیدی برای افزایش فشار بر مسکو است. اختلافات داخلی در اتحادیه اروپا ممکن است توانایی غرب در اعمال این فشارها را تضعیف کند و این چیزی است که آمریکا سعی دارد از آن جلوگیری کند.
همکاری نزدیک با اروپا: ایالات متحده همکاری نزدیک خود با کشورهای اروپایی را برای مقابله با تهدیدات مشترک، از جمله تجاوز روسیه، حفظ میکند. این همکاری شامل هماهنگی در اعمال تحریمها، تقویت ناتو و کمکهای مشترک به اوکراین است. واشنگتن بهخوبی میداند که اتحاد و همکاری نزدیک با اروپا برای مقابله مؤثر با روسیه ضروری است.
نگرانی از کاهش حمایتهای اروپا: آمریکا نگران است که اختلافات درون اتحادیه اروپا و خستگی برخی از کشورهای اروپایی از جنگ، به کاهش حمایتها از اوکراین منجر شود. واشنگتن تلاش میکند از طریق تشویق به تقویت حمایتها و تداوم کمکهای نظامی و مالی، اروپا را کنار خود نگهدارد.
آمریکا در راستای تحقق اهداف خود در حمایت از اوکراین و مقابله با تجاوز روسیه، مجموعهای از اقدامات گسترده و متنوعی را انجام داده است، این اقدامات شامل موارد زیر میشود:
کمکهای نظامی به اوکراین؛ آمریکا تسلیحات پیشرفته مانند سیستمهای دفاع هوایی، موشکهای ضدتانک، توپخانه دوربرد، پهپادها و سامانههای موشکی هیمارس را به اوکراین ارسال کرده است. این تسلیحات نقش مهمی در تقویت توان دفاعی اوکراین در برابر نیروهای روسیه دارند؛ آمریکا به آموزش نیروهای اوکراینی در استفاده از تسلیحات پیشرفته و تاکتیکهای نظامی پرداخته است. این آموزشها در داخل اوکراین و در کشورهای همسایه انجام میشود؛ آمریکا میلیاردها دلار کمک نظامی به اوکراین اختصاص داده است تا این کشور بتواند تسلیحات، تجهیزات و خدمات نظامی موردنیاز خود را تأمین کند.
تحریمهای اقتصادی علیه روسیه: آمریکا تحریمهای گستردهای علیه بخشهای مختلف اقتصاد روسیه، از جمله بانکها، شرکتهای انرژی، صنایع نظامی و افراد و نهادهای نزدیک به کرملین اعمال کرده است. این تحریمها با هدف تضعیف اقتصاد روسیه و کاهش توانایی این کشور در تأمین منابع مالی برای جنگ انجام شده است؛ آمریکا صادرات نفت و گاز روسیه را هدف قرار داده و تلاش کرده است کشورهای اروپایی را نیز به کاهش وابستگی به انرژی روسیه ترغیب کند. این تحریمها فشار قابلتوجهی بر درآمدهای ارزی روسیه وارد کرده است.
حمایت دیپلماتیک و سیاسی: آمریکا بههمراه متحدان اروپایی خود، ائتلافی گسترده برای حمایت از اوکراین و مقابله با روسیه تشکیل داده است. این ائتلاف شامل کشورهای ناتو، اتحادیه اروپا و سایر کشورهای همفکر است؛ آمریکا در مجامع بینالمللی مانند سازمان ملل، شورای امنیت و گروه 7 فشار دیپلماتیک بر روسیه را افزایش داده و تلاش کرده است روسیه را منزوی کند.
کمکهای اقتصادی و انسانی به اوکراین: آمریکا میلیاردها دلار کمک مالی به اوکراین برای حمایت از اقتصاد این کشور در شرایط جنگ اختصاص داده است. این کمکها شامل بودجه برای دولت اوکراین، کمک به بازسازی زیرساختهای آسیبدیده و حمایت از بخشهای کلیدی اقتصاد است؛ آمریکا کمکهای بشردوستانه گستردهای به اوکراین ارسال کرده است تا نیازهای اساسی مردم این کشور مانند غذا، دارو و خدمات بهداشتی تأمین شود.
تقویت ناتو و همکاری دفاعی: آمریکا حضور نظامی خود در اروپا، بهویژه در کشورهای عضو ناتو در شرق اروپا، را افزایش داده است. این اقدام بهمنظور اطمینان دادن به متحدان ناتو و تقویت بازدارندگی در برابر روسیه انجام شده است؛ آمریکا همکاریهای نظامی خود با کشورهای عضو ناتو را تقویت کرده و رزمایشهای مشترک نظامی در منطقه را افزایش داده است.
تلاش برای حفظ انسجام بینالمللی: آمریکا تلاش کرده است اختلافات درون اتحادیه اروپا، بهویژه مخالفتهای مجارستان را کاهش دهد و اتحادیه را به حفظ انسجام در حمایت از اوکراین ترغیب کند؛ آمریکا با کشورهای غیراروپایی نیز برای حفظ فشار بر روسیه و جلب حمایتهای بینالمللی از اوکراین تعامل کرده است. این تعاملات شامل دیپلماسی فعال با کشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتین است.
با توجه به مطالب بیانشده چنین بهنظر میرسد؛ آینده جنگ اوکراین و تأثیرات آن بر اتحادیه اروپا و جهان بهشدت به توانایی کشورهای غربی در حفظ انسجام داخلی، مدیریت بحرانهای اقتصادی و توسعه راهحلهای دیپلماتیک بستگی دارد. در صورت موفقیت در این زمینهها، غرب ممکن است توانایی بیشتری در مقابله با روسیه داشته باشد؛ اما در غیر این صورت، اختلافات داخلی و خستگی جنگ میتواند بهنفع روسیه و دیگر بازیگران جهانی تمام شود.
یادداشت: معصومه محمدی، کارشناس مسائل روسیه
انتهای پیام/+