دولت چهاردهم با عنوان دولت وفاق ملی شکل گرفت و اکنون که تشکیل کابینه و رای اعتماد از مجلس شورای اسلامی انجام شد برای دو جریان سیاسی سخت است که افرادی را از جریان دیگر در کابینه تحمل کنند.
هر دو نیز مدعی هستند که توسط رای مستقیم مردم یکی در مقننه و دیگری در مجریه انتخاب شده اند اما چرا تحمل جریان دیگر برایمان اینقدر سخت شده است از کجا این دیگری سازی ها نضج پیدا کرده و چگونه پرو بال یافته و به اینجا رسیده است. یکی از عوامل آن را دکتر پزشکیان بیان کردند و در معرفی اعضای کابینه گفتند که به راحتی برچسب میزنیم و به دلایل واهی آدمها را کنار میگذاریم.
این برچسبها چه در فضای مجازی به آدمها زده شود و چه در تریبونهای رسمی و غیر رسمی و محرمانه فرقی نمی کند. چه با رنگ و بوی دینی، مذهبی و اعتقادی و چه با رنگ و بوی روشنفکری، ملی، قومی و حزبی یک کارکرد داشته است و آن اینست که فضای تحمل یکدیگر برایمان سنگین شده است.
از این رو نویسنده این یادداشت قصد دارد با واکاوی این موضوع در قرآن به ریشههای پیدایش و آسیبهای این عمل زشت پرداخته و الزامات وفاق ملی را از دل آیات قرآن تبیین نماید. لازم به ذکر است الگوی فکری نویسنده برای فهم آیات، مبتنی بر شیوه مرحوم علامه محمد حسین طباطبایی (ره) و مرحوم علامه حسن مصطفوی در خصوص فهم قرآن از خود قرآن است، همچنین این یادداشت به تحقیقات و پژوهشهای مهدی غفاری (از شاگردان مرحوم دکتر محمدعلی لسانی فشارکی) که 15 سال در زمینه بررسی و واکاوی مفاهیم قتل، قتال (جنگ) در قرآن انجام پذیرفته است تکیه دارد.
خداوند متعال به دلیل اهمیت موضوع برای از بین بردن این آسیب اجتماعی و تحقق وفاق سوره های متعددی مردم نازل کرده است. که در این یادداشت تنها به سوره بروج و تکویر پرداخته می شود و برای تکمیل این بحث باید به سوره ها دیگر مخصوصا سوره حشر و سوره عبس نیز مراجعه نمود و در آیات سایر سوره ها نیز کنکاش کرد .
برچسب های کشنده
جالب است بدانیم موضوع قتل در قرآن با اصحاب اخدود شروع میشود و دومین باری که از انتهای قرآن موضوع قتل در آن مطرح میشود آیه معروفی است در سوره تکویر است و آن بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ است که در وضعیت شاخصی در سوره مطرح میشود که این آیه نیز مانند اصحاب اخدود دال مرکزی سوره بوده و متاسفانه در تفسیرها مطرح شده ما را از مفهوم اصلی دور کرده است و آموزه اصلی سوره ناشناخته مانده است.
مَوْءُودَةُ در تفاسیر به دخترانی که در عرب پیش از اسلام زنده به گور میشدند اطلاق میشود و مسئله باز هم تاریخی جلوه مینماید و تمام آموزه های این سوره با گره زده آن به یک حادثه تاریخی در یک موقعیت جغرافیایی به فراموشی سپرده می شود.
حال ببینیم خود قرآن راجع به این آیه چه میگوید
قتلی اتفاق افتاده است و سوال میشود که این مقتول چه گناهی کشته شده است وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ ﴿٨﴾
واژه بسیار دقیق است و درنگ لازم دارد به دقت همان اصحاب اخدود مرحوم مصطفوی در کتاب التحقیق لغه القران مَوْءُودَةُ را چنین تعریف میکند:
چیزی یا کسی که باری به آن اضافه شده باشد و الان سنگین شده باشد.
تصور کنید تشتی در روی آب شناور است و زمانی روی آن وزنهای میگذارید آن تشت تبدیل میشود به مَوْءُودَةُ خودش چنین وضعیتی نداشت وزنه ای که شما گذاشته اید آن را سنگین کرد و زیر آب رفت وضعیت سابق را ندارد از بیرون به آن اضافه شده است خود او چنین نبوده است.
مرحوم مصطفوی توصیفات دقیقتری از این واژه دارند
منظور از مَوْءُودَةُ هر کسی که به نظر سنگین بیاید تصور این گونه باشد که مزاحم زندگی من است. با بودن من منافات دارد با برند شخصی من، مسئولیت من، شخصیت من، نحوه حکمرانی من در تعارض است اصطلاح دقیق و فراگیری است. وزنی که گذاشته شد و تحمل او را سخت کرد و زیر آب میرود روش و سیری را توصیف میکند وقتی شروع میشود راجع به کسی یا کسانی عیبی گفتن یا نقصی توصیف می شود، بار اضافی به یک کسی، آدمی یا گروهی اضافه میکند و آن لباس میشود بر تن آدمی، دیگر با او احساس راحتی نمیکنید تحملش سخت می شود.
دیگر آدم قبل نیست نمیتوانید راحت با او حرف بزنید تحملش سخت میشود آنجا مَوْءُودَةُ است در پروسه دیگریسازی اتفاقی که میافتد به مَوْءُودَةُ سازی ختم میشود سنگین میشود وقتی ما کسی را نقد میکنیم با همان دیگری تولید شده در ذهن خودمان درگیر میشویم و احساس سنگینی میکنیم روی دین ما، آیین ما ،مشی ما، شخصیت ما سنگینی میکند و در نهایت هشدار میدهد اصحاب اخدود مَوْءُودَةُ درست میکنند و مَوْءُودَةُ به قتل میانجامد.
این سنگینی خودش نبود چه کسی این سنگینی را در او ایجاد کرد وقتی سراغ دیگری سازی میرویم تولید محتوا میکنیم نقد میکنیم تا قتل پیش میرود شوخی ندارد .
نمی توان تصور کنیم آیههای آغازین در این سوره اتفاقی را در زمان خاصی خیلی دور توصیف میکنند کل این سوره تابلو قتل از مَوْءُودَةُ سازی است بقیه آیات به دلیل همنشینی با این آیه معنادار است و با این نگاه بررسی میکنیم به باورهای آیات تولید یک مَوْءُودَةُ است
إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ ﴿١﴾
خود واژه کورت در یک مداری چرخاندن چیزی پیچاندن مانند عمامه دور سر در مداری محدود چرخاندن با یک هدفی آن را به گردش درآوردن تصور کنید که یک خورشید است در مرکزی قرار داده شده و منبع نور و گرماست و جای ثابتی قرار دارد ناگهان شروع به گردش نماید چه اتفاقی میافتد خدا چنین وضعیتی را برای مَوْءُودَةُ سازی توصیف میکند
ستارگان باید بروج داشته باشند ولی ستارگان کدر میشوند . طراحی اصلی کوه این است که محکم سر جایش باشد ولی اینجا کوهها به حرکت در میآمد
وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ ﴿٤﴾ وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ ﴿٥﴾
طراحی این چنین بوده است که یک جریانی را از معاشرت آدمها با همدیگر توصیف میکند ِعشَارُ یعنی پیوسته آدمها با یکدیگر در ارتباط باشند تا انس به وجود میآید انس مقابل غریبگی و دقیقاً مقابل وحشیگری است ولی این معاشرت متوقف می شود وقتی معاشرت تعطیل میشود چیزی که جایش را میگیرد تصور دیگری به جای واقعیت است این تصور ما را به هم غریبه میکند به حدی میشود که ارتباط نتوانیم با هم برقرار کنیم و این غریبگی میتواند ما را به خشونت و وحشیگری برساند در پروسههایی که ارتباط آدمی قطع میشود راحتتر مَوْءُودَةُ ساخته میشود
دریا مشتعل میشود دریا شعله ور میشود نفسها جدا جدا آفریده شدهاند ولی زوجت یعنی با هم درگیر میشوند در آمیخته میشوند گره میخورند آدمها به صورت معمول زندگیهای از هم جدا و سوایی دارند ولی در این پدیده زندگیهایشان با هم درآمیخته می شود. من ستاره خودم او ستاره خود را دارد و وضعیت این میشود که کارمان با هم گره میخورد
خورشید از مدار خارج میشود، ستارگان کدر میشود، معاشرت تعطیل میشود و دیگری را دامن میزند و قرار نبود مَوْءُودَةُ ساخته شود تمام اینها کیهان را به هم میریزد.
تصور این تولید مَوْءُودَةُ اینگونه است که کیهان به هم میریزد جهان کن فیکون میشود و این تصویر کشیده شده توسط خدا پس از قتل یک انسان است که همان کن فیکون شدن جهان است در سوره مائده هم داریم که قتل یک نفر از مردم قتل تمام بشریت است .
و اگر از این سوره بپرسیم راه حل چیست؟
راه حل در آیه وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ است چرا که عشار وحشت از همدیگر را تبدیل به انس می کند.
بسیار دیده ایم که قضاوت افراد وقتی با تصوراتشان راجع شخصی قضاوت می کنند با وقتی که کمی با او معاشرت می کنند بسیار متفاوت است .
به نظر می رسد سالیان سال است برای اینکه به هوادارانمان بفهمانیم که چقدر خوبیم روی وجه افتراقمان با جناح حریف کار کرده ایم، مقاله و کتاب نوشتیم، کنفرانس و سمینار برگزار کردیم لذا به همان اندازه نیز برای نزدیک شدن به هم قبول یکدیگر و با هم کار کردن با الگویی که قرآن در این دو سوره و سوره های حشر و عبس و سایر آیات ذکر کرده است به تلاش مضاعف احتیاج داریم .