19 شهریور 1403
23

همه تصور می‌کنند چون گیلان منطقه‌ای کاملا آباد و سرسبز است و کشاورزی و ماهی‌گیری در آن رونق دارد نیازمند محسوب نمی‌شود اما یک گروه جهادی نیازهای مختلفی را در آنجا شناسایی کرده است.

کسی فکر نمی‌کند گیلان هم نیازمند داشته باشد

خبرگزاری مهر، گروه جامعه؛ علی زادبر سی و پنج ساله دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه امام صادق (ع) و مسؤول «گروه جهادی مصاف» استان گیلان است. در سال ۱۳۸۵ دانشجویان دانشگاه به اردوهای جهادی سیستان و بشاگرد و سایر نقاط اعزام می‌شدند ولی آقای زادبر با آن‌ها نمی‌رفت و حضور در منطقه خود را اولویت می‌دانست. تصور بقیه این بود که گیلان منطقه‌ای کاملاً آباد و سرسبز است و کشاورزی و ماهی‌گیری در آن رونق دارد و نیازمند محسوب نمی‌شود.

یک سال طول کشید تا آقای زادبر توانست دوستانش را برای کار جهادی به گیلان بیاورد. وقتی از نزدیک منطقه را دیدند و با مشکلات آشنا شدند، واقعیت را باور کردند.

گروه جهادی آن‌ها با چند نفر از بچه‌های هیئت و پایگاه بسیج در شهر فومن به طور غیر رسمی از سال ۱۳۹۱ آغاز به کار کرد. در ابتدا بسته‌های معیشتی را در شروع سال تحصیلی، ایام نوروز و شب یلدا میان خانواده‌های نیازمند توزیع می‌کردند. از سال ۱۳۹۳ به بعد با مشاهده استقبال مردم توزیع این بسته‌ها را به صورت منظم ادامه دادند. نیازمندان مشکلات و مسائل مختلف خود را با آن‌ها در میان می‌گذاشتند. مثلاً خانواده‌ای به یخچال نیاز داشت و دیگری خانه‌اش نیازمند تعمیر بود و خانواده‌ای دیگر به وسیله گرمایشی احتیاج داشت و یا نیازمند تأمین هزینه‌های درمان فرزندش بود.

آن‌ها به تدریج در مسیر حل مشکلات این خانواده‌ها قرار گرفتند. برای هر خانواده شناسنامه‌ای تهیه کرده و در هر روستا فردی را به عنوان رابط انتخاب کردند که معمولاً یا امام جماعت روستا بود یا مسؤول بسیج منطقه، گاهی هم این رابط‌ها مردم عادی بودند. به مرور شبکه‌ای از ارتباط‌ها شکل گرفت. شبکه رابطان آنان دو بخش دارد. یک بخش آن مجازی است که افراد نیازمند پیام می‌دهند و مشکلات خود را مطرح می‌کنند و اعضای گروه از طریق رابط‌ها مسائل آن‌ها را پیگیری می‌کنند.

گاهی هم مردم به صورت مستقیم به رابط‌ها مراجعه کرده و طرح مشکل می‌کنند. خانواده‌ای که دچار مشکل می‌شود قبل از مراجعه به بهزیستی یا کمیته امداد و مسجد معمولاً به سراغ رابط گروه جهادی می‌رود. این فرد شرایط را بررسی کرده و اطلاعات لازم را به آن‌ها می‌دهد تا برای حل آن چاره‌جویی شود.

هر فعالیتی در گروه یک مسؤول مشخص دارد. مثلاً مسؤول جهیزیه با مسئول بسته‌های معیشتی درمانی و غیره متفاوت است. همه این افراد بخشی از زندگی خود را وقف این فعالیت‌های خالصانه کرده‌اند.

ساخت هر خانه به نام یک شهید

این گروه جهادی در سال ۹۳-۹۴ وارد حوزه ساخت و ساز شدند. وقتی برای توزیع بسته معیشتی به خانه نیازمندان می‌رفتند با فرسودگی خانه‌ها مواجه می‌شدند که مثلاً سقف خانه‌ای در حال ریزش بود. یک بار سقف خانه فردی نیازمند را مرمت کردند. وقتی اهالی روستا با این اقدام مواجه می‌شدند، نمونه‌های بدتری به آن‌ها معرفی می‌کردند. همین مساله باعث شد ساخت خانه دوم را آغاز کنند و به مرور خانه‌های دیگر هم در دستور کار قرار گرفت.

این گروه تاکنون سی و هفت خانه را ساخته است. گاهی به طور هم‌زمان مشغول ساخت پنج خانه بودند. زمانی خانه‌های پنجاه متری می‌ساختند اما با طرح مساله فرزندآوری به سراغ ساخت خانه‌های ۷۰ الی ۹۰ متری رفتند. زیرا در خانه پنجاه متری خانواده صرفاً امکان داشتن یک فرزند را دارد.

نود درصد خیرین افراد غیر بومی هستند. آن‌ها از طریق فضای مجازی با گروه آشنا می‌شوند. اوایل فعالیت برای اعتماد سازی و ایجاد شفافیت کمک نقدی از مردم دریافت نمی‌کردند و به جای آن اقلامی مانند سیمان و بلوک می‌گرفتند. افرادی از تهران و اصفهان و شیراز که جزو خیرین بودند می‌پرسیدند از چه طریق می‌توانند به آن‌ها کمک کنند. حتی گاهی از اصفهان و یزد آجر برای‌شان می‌فرستادند. اما افرادی هم بودند که می‌خواستند کمک‌های خرد انجام دهند و امکانی به جز ایجاد مسیری برای دریافت کمک نقدی وجود نداشت.

گروه جهادی مصاف هر خانه را به نام یک شهید می‌سازد و خانواده آن شهید را دعوت می‌کند تا کلید خانه ساخته شده را به صاحب خانه بدهند. بعضی از خانواده‌های شهدا درخواست می‌کردند که خانه‌ای به نام آن شهید را با کمک و هزینه خودشان بسازند. مثل شهید پورجعفری که وقتی خانواده‌اش متوجه اقدامات گروه جهادی شدند خودشان تأمین هزینه‌های ساخت خانه‌ای را تقبل کردند.

بعضی از خانه‌هایی هم که تحویل می‌دهند مبله هستند زیرا ساکنان آن چیزی برای زندگی نداشته و پیش از ساخت خانه در آغل حیوانات زندگی می‌کردند.

علت تداوم فعالیت مجموعه پشتیبانی و کمک مردم است

مردمی که کمک می‌کنند از اقشار فرهنگی با عقاید مختلف هستند. آن‌ها می‌دانند گروه جهادی با نشان و علامت انقلاب اسلامی فعالیت می‌کند و به واسطه صداقت و شفافیت به آن‌ها اعتماد کامل دارند.

این گروه هیچ‌گاه از دستگاه‌های دولتی کمک دریافت نکرده‌اند. چون این مساله باعث ایجاد وابستگی می‌شد و اگر کمک دولتی در مقطعی نباشد ممکن بود گروه جهادی تعطیل شود. متأسفانه برخی گروه‌های جهادی که در دوران کرونا وابسته به نهادهای دولتی شده بودند؛ بعدها با حذف کمک‌های دولتی دچار توقف شدند.

این گروه به کمک‌های مردمی وابسته است و اگر کمکی از مردم دریافت نکند امکان انجام فعالیت ندارد. طی این سال‌ها هیچ‌گاه فعالیت‌های آنان متوقف نشده است اما همیشه بدهی داشته‌اند. اما در حالی که مثلاً دویست میلیون تومان بدهی بابت خرید مصالح دارند، بازهم افرادی در بازار هستند که به آن‌ها جنس می‌دهند. آن‌ها طی پنج سال گذشته بدون هیچ ضمانتی به گروه جهادی جنس داده‌اند چون می‌دانند در نهایت پول آن‌ها را پرداخت می‌کنند. بسیاری از ایرانیان خارج از کشور و مقیم آمریکا و امارات و افرادی که تاجر و پزشک هستند، هر کدام چهل تا پنجاه میلیون تومان به گروه کمک می‌کنند.

آن‌ها فعالیت‌های دیگری هم دارند اعضای این گروه حدود چهل و هشت ماه به صورت ماهانه جهیزیه تهیه کردند و به نوعروسان نیازمند دادند و برای صد و پنجاه الی دویست خانه اجاره و پول پیش پرداخت می‌کنند تا نیازمندان ساکن این خانه‌ها دچار مشکل نشوند.

در این گروه بخش دانش‌آموزی و بخشی هم برای بیماران سرطانی وجود دارد. برای حدود چهارده نفر شغل ایجاد کرده‌اند. بخش عمده این افراد روستایی هستند و در وضعیت بدی زندگی می‌کردند.

گروه جهادی مصاف محدود به یک منطقه نیست و در موضوعات مختلف وارد کار شده است. در آبرسانی خوزستان و سیل آن منطقه، زلزله سرپل ذهاب، زلزله خوی و غیره برای خدمت‌رسانی حاضر شدند.

در این سال‌ها فعالیت‌های فرهنگی را هم رها نکرده‌اند و بین کارهای جهادی و فعالیت‌های فرهنگی پیوند ایجاد کرده‌اند. خانواده‌هایی که به آن‌ها کمک می‌کنند هر هفته در جلسات روضه شرکت می‌کنند و مولودی‌ها و عیدها و ماه محرم و رمضان در هیئت‌ها حضور دارند. آن‌ها را به سفر مشهد هم می‌فرستند. خدمات مشاوره ازدواج به آن‌ها ارائه می‌دهند و صرفاً با ساخت و تحویل خانه ارتباطشان با گروه جهادی قطع نمی‌شود.

منبع:

https://hirna.ir