26 مهر 1403
17

این روزها نمایش «پاداش جنگ» در تئاتر شهرزاد اجرا می شود. نمایشی که نویسنده آن می گوید طنز و تولید محتوای مناسب نیاز این روزهای جامعه است.

باید برای خندیدن مردم محتوای مناسب تولید کرد

همشهری آنلاین: «پاداش جنگ» یکی از نمایش هایی است که این روزها در سالن تئاتر شهرزاد روی صحنه می روند، نمایشی به کارگردانی ثمیلا کریمی و نویسندگی حسام نامی. این نمایش تا پایان هفته سوم روی صحنه است. حسام نامی نمایشنامه نویس و استاد دانشگاه است که این متن را نوشته. نامی از وضعیت نمایشنامه نویسی در ایران می گوید و این که چطور شد «پاداش جنگ» را نوشت. نمایشنامه ای موضوع جدی در قالب طنز اجرا می شود.

وضعیت نمایشنامه نویسی در ایران را چطور ارزیابی می‌کنید؟
وضعیت نمایشنامه نویسی را باید در اجرای نمایش‌ها بررسی کرد و من فقط می‌توانم در مورد نمایش‌های اجرا شده در سالن‌های تهران نظر بدم. نمایشنامه‌هایی که من مثلا در فصل بهار و تابستان دیدم، آثار قدرتمندی نبودند و نمی‌توان خطِ داستانیِ محکمی را در آن نمایش‌ها (نمایشنامه‌ها) دنبال کرد. کشور ما از دوران باستان، فرهنگ داستان‌گویی داشته و این فرهنگ با گذر زمان به امروز رسیده و به ساختار تبدیل شده. این ساختار در کشورهای غربی، تاکید و تدریس می‌شود و اغلب نمایشنامه‌هایی که در آن ممالک تولید می‌شود یا داستانی هستند و یا پرفورمنس؛ اما در ایران، کمتر شاهد دیدن نمایش‌های داستانی هستیم که جای تامل دارد.

نمایشنامه داستانی چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟
اگر بتوانیم خلاصه‌ی ماجرا در یک نمایشنامه هفتاد صفحه‌ای را (بدون ذکر دیالوگ) در نیم یا یک صفحه بیان کنیم یعنی در این نمایشنامه، داستان وجود ندارد. خلاصه‌ی یک نمایشنامه داستانی هفتاد صفحه‌ای، حداقل ۵ صفحه می‌شود. یکی از بهترین روش‌های خلق داستان، پردازش شخصیتِ فاعل و ایجاد یک نیاز یا چالش دراماتیک است. نمایشنامه داستانی، نمایشنامه‌ای است که شخصیتی دارد که نیاز و هدفی را دنبال می‌کند و در راه رسیدن به آن نیاز، دچار موانعی می‌شود. پژوهش‌های متعددی در حوزه ساختار داستان صورت گرفته و نتیجه‌ای که تا کنون حاصل شده این است که در مدلِ غیر پرفورمنس، ساختار داستان‌گو، جذاب‌ترین و حرفه‌ای ترین گونه‌ی نگارش نمایشنامه و فیلمنامه است.

یعنی فقط این مدل به تولید یک نمایشنامه منجر می‌شود؟
نه، اصلا منظور من این نیست. بحث من بینِ خوب و خوبتر است. پژوهش‌های مختلف و آمارگیری معتبر از نمایش‌های مختلف در طول سال‌های مختلف نشان داده که بهترین، جذاب‌ترین و موفق‌ترین مدل نمایشنامه نویسی، گونه‌ایست که داستان روایت می‌کند. انواع دیگر هم نمایشنامه محسوب می‌شوند ولی جذابیت ندارند و مخاطب بعد از یک ساعت، خسته می‌شود و مدام به ساعتش نگاه می‌کند.

باید برای خندیدن مردم محتوای مناسب تولید کرد

چرا کارگردانان ایرانی بیشتر تمایل دارند از متون خارجی استفاده کنند؟
من در اجراهای اخیر، شاهد استقبال کارگردانان از نمایشنامه‌های هنرمندان ایران بودم؛ ولی گاهی اوقات، مفاهیمی که در نمایشنامه‌های نویسندگان خارجی وجود دارد در نمایشنامه‌های ایرانی نیست و این خود به دلیل روند نادرست تولید در کشور ماست. گروه‌های نمایشی در خارج از ایران، دارای چارتی منظم است. یعنی یک گروهِ نمایشی دارای چند نویسنده، چند کارگردان و تعدادی بازیگر است و یک کارگردان اگر بخواهد حرفی در جامعه بزند با نویسندگان گروه صحبت می‌کند و نمایشنامه‌ای با آن مضمون خاص نوشته می‌شود؛ اما در کشور ما، کمتر این فرهنگ وجود دارد و کارگردانان سعی می‌کنند در میان نمایشنامه‌های خارجی به دنبال اثری بگردند که مضمون مورد نظر آنها را دنبال می‌کند.

چطور شد که سراغ نگارش نمایشنامه پاداش جنگ رفتید؟
من معتقد هستم که خداوند، انسان را با عشق آفرید، نَه نفرت. حال چه می‌شود که انسانی که با عشق آفریده شده، جنگ می‌آفریند و به کشتار سایر انسان‌ها دست می‌زند؟ این خشم و نفرت از کجا آمده؟ پاسخ، ساده است: خودخواهی و منفعت طلبی. این مفهوم برای نگارش یک نمایشنامه، کافی است. نمایشنامه‌ی "پاداش جنگ" از این منظر به جهان نگریسته و به صورت استعاری، خانواده‌ای را به تصویر کشیده که برای منفعت طلبی خود، منکر فرزندشان می‌شوند و این یعنی گروتسک. یعنی خندیدن به یک غمِ بزرگ.

چرا یک موضوع جدی را در قالب کمدی نشان دادید؟
به چند دلیل. اول اینکه نیاز جامعه ما، خندیدن است. باید محتوای مناسب برای خندیدن و خنداندن مردم، تولید کرد. دوم اینکه آثار کمدی، جذابیت و در نتیجه تاثیر بیشتری بر مخاطب دارد. من بعد از سال‌ها تدریس، واقعا دریافته‌ام که نگارش یک صفحه کمدی برابر است با نگارش ده‌ها صفحه درام غیر کمیک و ارزش کمدی هم در همین است.


https://hirna.ir