سرعت کُند تغییرات مدیران میانی باعث شده تا صدای اعتراض برخی از حامیان پزشکیان هم درآید و نمونههایی از این اعتراضها از پستوهای سیاست خارج شده و به صورت علنی بیان شود.
به گزارش خبرآنلاین روزنامه هم میهن نوشت: سعید شریعتی، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ۱۹ شهریور گفته بود: «تغییر مدیران میانی در زیرمجموعههای دولت یک ضرورت است. به هر حال در دولت قبل مدیرانی حضور داشتند که گرایشهای نزدیک به همان دولت را هم داشتند و حالا که دولت تغییر کرده، خودشان باید پیشقدم شوند و استعفا دهند زیرا باید بدانند وقتی مردم به دولت جدید رأی دادهاند، یعنی نمیخواهند سلیقه مدیریتی سابق ادامه پیدا کند. انتظار عمومی آن است که بهخصوص مدیرانی که از عملکردشان نارضایتی وجود داشته، به سرعت خودشان کنار بروند.»
و در نمونه دیگر، غلامعلی رجایی ۲۶ شهریور به نامهنیوز گفته بود: «سرعت دولت آقای پزشکیان در عزل و نصب مدیران اجرایی مطلوب نیست. انتظار داشتیم که رئیسجمهور با کمک معاون اول انتصاب مدیران را تسریع کند اما این اتفاق نیفتاده است و جسته و گریخته میشنویم که صدای برخی نیروهای فعال در ستاد انتخاباتی آقای پزشکیان درآمده و میگویند مدیران دولت قبل همچنان سرکارند و راست راست به چشم ما نگاه میکنند. رضایت پایگاه اجتماعی دولت در زمان عزل و نصبها هنوز جلب نشده است. توقع تغییرات سریعتری را در حوزه مدیریتی دولت داشتیم. تقریباً یک ماه از رأی اعتماد مجلس به کابینه میگذرد، در این مدت قطعاً وزرا بررسیهایشان را انجام دادهاند و حالا باید تغییرات معاونان وزارتخانهها با شیب تندی استارت بخورد.»
در همین راستا میتوان به یک اظهارنظر از سوی یک نماینده مجلس اشاره کرد. هادی بیگینژاد در توئیتر نوشته بود: «وقتی تشکیل کامل دولت زمانبر باشد و مدیران ستادی و میانی دولت در برزخ، رفتن یا ماندن، بیانگیزه باشند، فرصت طلایی برای دشمنانی است که برای ضربه زدن به نظام بیش از ۴۰ سال تجربه دارند.»
تاب همین تغییرات را هم ندارند
هرچند به صورت مشخص روند تغییرات کُند است و بلاتکلیفی در برخی پستها ادامه دارد اما در این میان، نکته جالب این است که برخی احکام صادرشده توسط کابینه هم صدای برخی از هواداران کاندیدای رقیب را درآورده و به عبارتی آنها تاب همین تغییرات را هم ندارند و آنها هم خود را در مقام منتقد قرار دادهاند. البته با این تفاوت که جنس انتقاد آنها چرایی درباره انتصاب برخی چهرههاست ولی در مقابل جنس اعتراض فرق دارد.
نمونه بارز عدم تاب آوردن در برابر تغییرات را میتوان در مجلس دید که محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس از تریبون آن خواهان هماهنگی رئیسجمهور با مجلسیها برای انتصابات است و یا در نمونه دیگر سیدمحمود نبویان، نماینده مجلس هم در نقد همین اندک انتصابات صدایش بلند شده و در توئیتر نوشته بود: «وفاق ملی با سرکارآمدن اغتشاشگران و حامیان آنها شکل نمیگیرد بلکه با آمدن جوانان مؤمن و انقلابی و مردمی میتوان وفاق ملی حاصل کرد و نظم جامعه را حفظ و مشکلات مردم را حل کرد. وفاق ملی یعنی وفاق با مردم نه وفاق با برهمزنندگان امنیت و آرامش مردم.»
تکلیف را مشخص کنید
همانطور که اشاره شد، اعتقاد مسعود پزشکیان بر این است که نقشه طراحیشده برای کشور و قرار گرفتن در مسیر توسعه ایرادی ندارد و اینکه به نتیجه نرسیده، به علت این بوده که راننده و به عبارت دیگر رانندهها ایراد داشتهاند. موضوعی که لزوم تغییر و قرار گرفتن افرادی راهبلد را قطعی نشان میدهد اما اینکه با گذشت نزدیک به دو ماه از آغاز رسمی فعالیت دولت چهاردهم همچنان بلاتکلیفی در برخی سمتها وجود دارد و مدیران گذشته روی کار ماندهاند، جای سوال، ابهام و البته نگرانی دارد.
سوال این است که چرا همچنان بعد از دو ماه بسیاری از همان مدیران سابقی که تاکید بر تغییرشان برای تغییر در ریلگذاری و حرکت به سمت اهداف دولت چهاردهم وجود داشت، روی صندلی مدیریت تکیه زدهاند و به راه غلطی که در آن حضور داشتند ادامه میدهند.
چنانچه علیرضا مرندی، رئیس فرهنگستان علوم پزشکی هم به آن اشاره کرده و گفته است:«من آن چابکی و نگران بودن را نمیبینم، آنچنان که با کندی معاونتها انتخاب میشود. معاونی که میداند نیست که دیگر کاری نمیکند، اگر هم هنری داشته که قبلاً انجام داده بود. شما باید زودتر تکلیف کارهای وزارتخانه را روشن کنید. اینها اگر آدمهای قابلی نیستند که انتخابشان نکنید. اما اگر روی کارشان مسلط و متعهد هستند، از همین الان باید برنامهشان را بدهند.»
پس اگر خوشبین باشیم و به این فکر نکنیم که مدیری که بلاتکلیف مانده، دست به تخریب نزند اما نگرانی آنجا است که عنوان «وفاق ملی» اسباب و وسیلهای شود که برخی مدیرانی که اصولاً از نظر سیاسی ضدتوسعه هستند به کار خود ادامه دهند و در دولت جدید به دنبال پیاده کردن منویات سیاسی سایهنشینان باشند.
به هر ترتیب این روند کُند تغییرات نگرانکننده است ولی موضوعی که باید مدنظر قرار بگیرد این است که معاونان و مدیران لایه میانی در نتیجهای که دولت به نمایش خواهد گذاشت دخیل خواهند بود. پس نکته مهم این است که خروجی کلان دولت هر چه باشد، خوب یا بد، در پایان به نام یک نفر نوشته خواهد شد. اگر خروجی خوب باشد که صد مدعی پیدا میکند اما اگر زمانی خروجی بد باشد، مردم نخواهند گفت که فلان مدیر لایه میانی و یا معاون باعث شده فلان حوزه خراب شود و یا نتیجه نداشته باشد و یا حضور فلان مدیر لایه میانی به خاطر وفاق ملی بوده است، بلکه خیلی شفاف و در کوچه و بازار خواهند گفت که مسعود پزشکیان مقصر بوده که این وضعیت ایجاد شده است. در ادوار گذشته همین بوده و در آینده هم همین خواهد بود.
29215