7 کشور مخالف با میثاق آینده در لحظات پایانی خواستار اضافه شدن یک متمم به این سند بودند که حول دغدغه حاکمیت ملی کشورها متمرکز بود.
گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم- سازمان ملل متحد با انتشار بیانیهای اعلام کرد که اعضای سازمان ملل طرحی موسوم به «میثاق آینده» تصویب کردند تا کشورهای جهان که بسیار از هم جدا شدهاند برای مقابله با چالشهای قرن بیستویک از جمله تهدیدهای زیستمحیطی و فناوری با هم همکاری کنند.
سازمان ملل پیشتر گفته بود هدف از ارائه این طرح تبدیل کردن سازمان ملل به یک سازمان کارآمدتر و مرتبطتر در صحنه جهانی در قرن بیست و یکم در بحبوحه انتقادها از این سازمان بابت شکست در متوقف کردن چندین جنگ است.
میثاق آینده چیست؟
این سند حاوی اهدافی بسیار بلندپروازانه بدون هیچ چشماندازی برای به اجرا درآوردن آنها است. در بخشی از آن ادعا شده که میثاق آینده به دنبال «پایان دادن به گرسنگی و حذف ناامنی غذایی»، رسیدگی به شکافهای سرمایهگذاری و مسائل مالی جهان، تعهد به نظام تجارت چندجانبه، دستیابی به برابری جنسیتی و محافظت از محیط زیست است. با وجود این، اشارهای به اینکه سازمان ملل و اعضای آن چطور باید این اهداف را محقق کنند نشده است.
در شرایطی که جنگ در غزه و اوکراین و همچنین جنگ داخلی در سودان کماکان جان انسانها را میگیرند میثاق آینده بر تعهد اعضای سازمان ملل به دیوان بینالمللی دادگستری (دادگاه لاهه) تأکید میکند. این گزارهها در شرایطی مطرح شدهاند که اسرائیل تأکید می کند اجازه نخواهد داد تصمیمات این دادگاه سازمان ملل بر جنگی که به از دست رفتن جان بیش از 41000 نفر منجر شده اثر بگذارد.
بخش دیگری از سند میثاق آینده وعده نوسازی تعهدات و وظایف در زمینه خلع سلاحهای هستهای و بیولوژیک را میدهد. وعده داده شده سازمان ملل قصد دارد «اعتماد به نهادهای بینالمللی» را با تبدیل کردن آنها به نهادهایی «پاسخگوتر و معرفتر (با نمایندگی بیشتر)» احیا کنند.
در اینجا هم مشخص نشده که این وعدهها در شرایطی که کشورهای دارنده سلاحهای هستهای هیچ برنامهای برای دست کشیدن از برنامه تسلیحاتی خودشان ندارند چطور قرار است محقق شوند. به ویژه آنکه، دولت آمریکا بارها طرح «خاورمیانه عاری از سلاحهای هستهای» را در حمایت از تسلیحات هستهای رژیم صهیونیستی ناکام گذاشته است.
در این تعهدنامه ضمن اشاره به نارضایتیهای اکثر کشورها از ساختار شورای امنیت سازمان ملل متحد وعده داده این نهاد را به یک ساختار معرفتر تبدیل کند و بیعدالتیها علیه برخی مناطق از جمله آفریقا را رفع کند؛ سازمان ملل اشارهای به این که چطور قصد دارد این اصلاحاتی که جهان جنوب از مدتها پیش به دنبال آن بوده است را اجرایی کند.
میثاق آینده اضافه میکند که قصد دارد معماری مالی جهان را اصلاح کرده و آن را در برابر شوکهای جهانی ایمنتر کند.
ریچارد گوان، مدیر بخش سازمان ملل در «گروه بینالمللی بحران» در گفتوگو با الجزیره گفت بسیاری از اعضای سازمان ملل بعد از جنگهای غزه و اوکراین احساس میکنند اصلاح ساختار شورای امنیت ضروری است اما ایجاد اصلاح در این ساختار و همچنین در معماری جهان کاری به غایت دشوار خواهد بود.
او گفت: «فکر میکنم در کل کشورهای در حال توسعه نسبت به سندهای اصلاحی پیشین سازمان ملل نقش بیشتری در تنظیم این سند داشتند، اما ایالات متحده آمریکا به شدت از خط قرمزهای خود در مسائلی مانند اصلاح نظام مالی دنیا دفاع کرد.»
وی اضافه کرد: «این طرح بینقص نیست و بسیاری احساس میکنند که فاقد عمق و فوریت لازم برای رفع بحرانهای جهانی است. با وجود این، فکر میکنم همین که دیپلماتها در این فضای کنونی توانستهاند به توافق برسند جای قدردانی دارد.»
رأی منفی چند کشور
روسیه و ایران در کنار بلاروس، جمهوری دموکراتیک خلق کره، سودان، سوریه و نیکاراگوئه هفت کشوری بودند که به این سند رأی مخالف دادند. علاوه بر 15 کشور هم به آن رأی ممتنع دادند.
رسانهها گزارش دادند که 7 کشور مخالف در لحظات پایانی خواستار اضافه شدن یک متمم به این سند بودند که حول دغدغه حاکمیت ملی کشورها و نقش مداخلهجویانه نهادهای خارجی در مسائل داخلی کشورها متمرکز بود. پاراگرافی که این کشورها خواستار اضافه شدن آن به متن میثاق آینده بود تصریح میکرد که «[نهادهای سازمان ملل] مطابق با منشور ملل متحد نباید در مسائلی که اساساً در قلمرو قضایی داخلی کشورها قرار میگیرند دخالت کنند.»
«سرگئی ورشینین»، معاون وزیر خارجه روسیه در جلسه میثاق آینده گفت طرفهایی که در چند ماه گذشته مشغول تنظیم متن بودهاند تنها «مفادی را در متن گنجاندهاند که توسط کشورهای غربی به آنها دیکته شده بود و درخواستهای مکرر روسیه برای مذاکرات بین دولتها بر سر متن را نادیده گرفتند.»
سندی که چیزی برای جشن گرفتن ندارد
ورشینین بعد از تصویب سند میثاق آینده هم در ایکس نوشت: «متاسفانه، تصویب میثاق آینده توسط سازمان ملل چیزی برای جشن گرفتن ندارد. سازمان ملل اصول خودش را زیر پا گذاشت تا هیئتهای گروهی از کشورهای اصطلاحاً "باغ زیبا" را راضی کند.»
منظور نماینده روسیه از «باغ زیبا» سخنان حدود یک سال قبل جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا است که گفته بود کشورهای اروپایی «باغ زیبا» هستند در حالی که بقیه نقاط دنیا جنگل هستند.
ورشینین در ادامه پیام خود نوشته است: «اکثر کشورهای عضو "جنگل" هم جرأت نداشتند که اعتراض کنند و از حق خودشان دفاع کنند... این پیمان غیرمتوازن است و حاوی مفاد بسیار خطرناکی است که اثرمعکوس خواهد داشت و چندجانبگی و ماهیت بین دولتی سازمان ملل که در منشور سازمان ملل بر آن تأکید شده را تضعیف خواهد کرد. این سند، ضربهای عظیم به سازمان ملل است.»
بعد از روسیه، دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل هم در بیانیهای تأکید کرد که جمهوری اسلامی ایران قبل از تصویب سند پیمان آتی با ارسال یک نامه رسمی به امضای سفیر و نماینده دائم کشورمان تحفظات و مواضع را نسبت به متن سند به طور رسمی به رئیس مجمع عمومی سازمان ملل متحد منعکس کرد و خواستار ثبت مواضع ایران در قبال سند فوق به عنوان اسناد اجلاس گردید.
در بیانیه ایران همچنین آمده است: «ایران به هیچ وجه به عناصری از آن که به هر نحو با اولویتها، قوانین، مقررات، و سیاستهای جمهوری اسلامی ایران و همچنین اصول و دستورالعملها، آموزهها، هنجارهای فرهنگی و دینی اسلامی مغایرت داشته باشد متعهد نخواهد بود (جزئیات بیشتر).
ضرورت اصلاح سازمان ملل
از زمانی که کشورهای پیروز در جنگ جهانی دوم تشکیل سازمانی موسوم به «سازمان ملل متحد» را بر پایه سه هدف عمده «حفظ صلح و امنیت بین المللی»، «توسعه روابط دوستانه میان ملتها بر مبنای احترام به اصل تساوی حقوق و خودمختاری ملل» و «ایجاد شرایط همکاری در حل مسائل بینالمللی» بنیان نهادند، نزدیک به 79 سال میگذرد.
با وجود این، سازمان ملل در این مدت نه تنها نتوانسته به وظایف خود در چارچوب اختیاراتش عمل کند بلکه به محملی برای مشروعیتبخشی به تصمیمهای ظالمانه و ناعادلانه قدرتهای بزرگ تبدیل شده. در این میان، شورای امنیت به عنوان یکی از 6 رکن اصلی سازمان ملل که وظیفه حفظ صلح و امنیت بینالمللی به او محول شده به حدی از این مأموریت دور افتاده که به 5 کشور دارنده سلاحهای هستهای اختیارات بیحد و حصر اعطا کرده و کشورهای جهان ناچارند به تصمیماتی که 5 کشور اتمی جهان برای چالشهای جهانی اتخاذ میکنند تن دهند.
در سالهای گذشته، محصول عمل سازمان ملل مشروعیتبخشی به اشغال عراق و افغانستان بوده، در حالی که در محکوم کردن اشغالگری رژیم صهیونیستی، ممانعت از کشتار صدها هزار انسان در بوسنی و هرزگوین، دارفور، رواندا، سوریه، یمن و دهها رویداد تکاندهنده دیگر، منفعلانه تماشاگر خشونت بوده است. کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل نیز که خود را مدافع حقوق انسانها میداند، در جایی که منافع قدرتهای بزرگ ایجاب کند، بیانیه و قطعنامه صادر میکند ولی کشتار زنان و کودکان بیدفاع فلسطین را دفاع اسرائیل از خود میداند و به راحتی از آن میگذرد.
آمریکا به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت در حالی در جایگاه قاضی و مجری عدالت نشانده شده که یکی از مهمترین عوامل فلج سازمان ملل در رسیدگی به چالشهای جهانی بوده است. از دهه 1970 و پس از اشغالگری رژیم صهیونیستی، آمریکا بیشتر از هر کشور دیگری از حق وتوی خود استفاده کرده و عمدتا از این حق برای محافظت از پاسخگویی رژیم صهیونیستی استفاده کرده است.
آمریکا علاوه بر این، در دهه 90 میلادی حتی اجازه نمیداد که مسائل مربوط به فلسطین در صحن شورای امنیت مطرح و بررسی شود. شورای امنیت در جریان جنگ 33 روزه لبنان هم تا زمانی که اسرائیل بشدت مراکز غیرنظامی و زیربنایی لبنان را هدف قرار میداد سکوت کرد اما آن هنگام که زنگهای خطر برای شکست اسرائیل به صدا درآمد، بسرعت وارد عمل شد و با تصویب قطعنامه 1701 اسرائیل را از شکستی بزرگتر نجات داد. واکنش شورای امنیت به فجایع کنونی در غزه و جنایات اسرائیل در لبنان نیز سکوت بوده است.
به عنوان نمونهای دیگر از مصادیق ناکارآمدی این سازمان یادآوری این نکته مفید است که شورای امنیت علیرغم تصویب کنوانسیون ممنوعیت بمبگذاریهای تروریستی (1997)، کنوانسیون ممنوعیت تامین مالی تروریسم (1999)، و نیز قطعنامه شماره 1373 مورخ 28 سپتامبر 2001 اقدام مناسبی در محکومیت ترور دانشمندان هستهای ایران توسط رژیم صهیونیستی و آمریکا انجام نداد.
«رمزی بارود»، تحلیلگر مسائل سیاسی چندی پیش در یادداشتی در پایگاه «میدلایستمانیتور» درباره دلایل این وضعیت مینویسد: «شورای امنیت به گونهای طراحی شده که منعکسکننده نظم جهانی متولدشده بعد از جنگ جهانی دوم باشد. ماجرا به همین سادگی است: به آنهایی که در سوی پیروز این جنگ قرار گرفتند عضویت دائم و حق وتویی اعطا شد که طبق آن یک کشور اجازه دارد مقابل اراده کل جامعه بینالمللی بایستد.»
نکته جالب آنکه سازمان ملل متحد در سال 1945، جایگزین «جامعه ملل» شد که گفته میشد به جهت ناتوانی در جلوگیری از جنگ جهانی دوم ناکارآمد و به درد نخور بوده است. اما اگر جامعه ملل به سبب ناتوانی در عمل به وظایفش از اعتبار ساقط شد چرا سازمان ملل این همه سال دوام آورده است؟
رمزی بارود در جواب این سوال میگوید: «شاید به خاطر اینکه سازمان ملل هیچگاه برای از بین بردن مشکلات جنگ یا ایجاد امنیت در جهان تشکیل نشد، بلکه هدف آن بیشتر منعکس کردن پارادایم قدرت جدیدی بود که در آن سازمان ملل تأمینکننده منافع آنهایی است که بیشترین سرمایهگذاری را برای حیات آن به شکل فعلی انجام دادهاند.»
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در کنار رویدادهای دیگری در سطح جهانی مانند ظهور روسیه و چین به عنوان قطبهای جدید اقتصادی و نظامی، پیدایش بلوکهای منطقهای و اقتصادی در سایر نقاط جهان، بحرانهای بیسابقه اقتصادی در آمریکا و غرب، شکستهای بزرگ نظامی در عراق و افغانستان، افشای ماهیت وابسته سازمانهای بینالمللی و برخوردهای گزینشی با مسئله دموکراسی و حقوق بشر و .... همگی نشانههایی هستند که از تغییر نظم سنتی جهان خبر میدهند.
مخلص کلام اینکه، دنیا دچار تغییراتی عظیم شده، اما سازمان ملل متحد کماکان بر پایه فرمولهای منسوخ و قدیمیای عمل میکند که تاج پادشاهی را بر سر برندگان جنگ جهانی دوم نشانده است. سازمان ملل اگر بر پایه این مفروضههای نادرست عمل کند اعتبارش را روز به روز بیشتر از دست خواهد داد. کشورهای دنیا برای اصلاح ساختار این سازمان بر اساس واقعیتهای نظم جدید جهانی نباید تا وقوع جنگی دیگر منتظر بمانند.
انتهای پیام/