رژیم اسرائیل از ابتدا بر پایه ایدههایی شکلگرفته است که بنا بر قوانین بینالمللی تهدید علیه صلح و امنیت بینالمللی محسوب میشوند و رژیم صهیونیستی در یک سال گذشته همه این موارد را مرتکب شده است.
گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم- رژیم صهیونیستی از زمان تشکیل در سال 1948 بر بنیانهای فکری و ایدئولوژیکی استوار شده که باعث میشود این رژیم همواره تهدیدی بیسابقه برای صلح وامنیت جهان قلمداد شود.
قوانین و سازمانهای بینالمللی از جمله سازمان ملل متحد از چندین مورد به عنوان مهمترین تهدیدها علیه صلح و امنیت بینالمللی نام میبرند.
1- توسل به زور نظامی در مواردی غیر از دفاع از خود، 2- تروریسم، 3- نقض حقوق بشر، 4- ارتکاب نسلکشی، 5- جنایتهای جنگی، 6- اشاعه سلاحهای کشتار جمعی و 7- جنگ سایبری و جنگ اطلاعاتی برخی از این عوامل هستند.
رژیم اسرائیل از ابتدای تشکیل بر پایه ایدههایی که نقض تک تک موارد فوق هستند شکل گرفته است. عملکرد رژیم صهیونیستی در طول حیات این رژیم علیه ملت فلسطین در نوار غزه و کرانه باختری بخصوص جنایات صهیونیستها در یک سال گذشته از زمان عملیات طوفان الاقصی در هفت اکتبر 2023 تاکنون مستندات کافی دال بر اثبات هر یک از مواردی که به عنوان معیاری برای تبدیل این رژیم به عنوان تهدیدی برای صلح و امنیت بینالمللی هستند را ارایه کرده است.
برخورد با اسرائیل مثل مواجهه با نازیسم
«مات کنراد»، نویسنده و تحلیلگر انگلیسی مسائل سیاسی در ایکس نوشته است: «اسرائیل ماهیتی است که از ترکیب کردن استعمار مهاجرنشینها، ایدئولوژی قومبرترپنداری، سفیدبرترپنداری، بنیادگرایی مذهبی و مصونیت کامل از جانب ابرقدرت جهانی حاصل میشود. یعنی یک فاشیسم مبتنی بر نسلکشی. نوعی از شر که نمیتوان با آن مذاکره کرد بلکه باید شکستش داد. مثل نازیسم.»
اسرائیل رژیمی مبتنی بر استعمار مهاجرنشینها است. جنگ سال 1948 که به تشکیل اسرائیل منتهی شد در همان زمان آواره شدن نزدیک به 700 هزار فلسطینی از سرزمین اصلیشان را به همراه داشت و رژیم اسرائیل از آن زمان به بعد غصب اراضی فلسطینی را با گسترش شهرکنشینی ادامه داده است.
کنترل رژیم بر منابع آب در مناطق اشغالی دهها هزار فلسطینی را در معرض محرومیت از منابع آب قرار داده است. رژیم این اقدام را که نقض حقوق اولیه فلسطینیها است برای اعمال فشار بر فلسطینیها در مواقع حساس انجام میهد.
صهیونیسم و آپارتاید، تبعیض و نژادپرستی ذاتی
از طرف دیگر، ایده برترپنداری نژادی-قومی در تار و پود ایدئولوژی صهیونیسم بافته شده و اندیشه و کنش سیاسی در رژیم اسرائیل بر برتریجویی نژادی استوار است. در گفتمان صهیونیسم از دین یهود به گونهای خوانش میشود که زمینهساز برتری یک نژاد، قوم و آیین نسبت به دیگران شود، به گونهای که کشتن انسانهای دیگر، به جرم قرار نگرفتن در زیر عنوان باورمندان به این اندیشه، محکوم به حذف فیزیکی حتی در چارچوب تروریسم دولتی میشوند.
به عنوان مثال، «قانون بازگشت» که در کنست رژیم صهیونیستی به تصویب رسیده به یهودیهای سراسر دنیا حق شهروندی اعطا میکند اما به فلسطینیهایی که در سرزمین خودشان متولد شده باشند این امیاز را اعطا نمی کند.
سردمداران اسرائیل، افزایش جمعیت فلسطینیها را تهدیدی برای موجودیت خود قلمداد کرده و در طرح های مختلف به دنبال محدودساختن تولید مثل و افزایش جمعیت فلسطینیها هستند. متقاعد شدن نهادهای غربی همچون سازمان دیدبان حقوق بشر به نهادینه شدن آپارتاید در سرزمینهای اشغالی، نشانه ای بارز از سرنوشت مشترک رژیم صهیونیستی با رژیم آپارتاید درآفریقای جنوبی است.
امروزه حدود سه چهارم فلسطینیها یا از سرزمین خود اخراج یا جابجا شدهاند و سیاست مصادره زمینها و تخریب اراضی کشاورزی فلسطینیها همچنان ادامه دارد. اعمال محدودیتهای فراوان بر رفت و آمد فلسطینیها و جداسازی اعضای خانوادهها از یکدیگر، در فقر و محرومیت نگاه داشتن فلسطینیها، منع مراقبتهای پزشکی از آنها، حملات نظامی به غیرنظامیان، توقیفهای خودسرانه، تقسیم غیرعادلانه منابع و نظایر آنها که با نگرش نژادپرستانه انجام میشود همگی نشانگر وجود سیستم تبعیض نژادی مبتنی بر تفوق یک گروه بر سایر گروهها است که در مواردی منتج به پاکسازیهای نژادی گسترده شده است.
مخلص کلام اینکه صهیونیسم نه تنها بدتر از نازیسم، که زاییده و زائده یا مازاد آن است. صهیونیسم بیش از هر چیز متکی به هولوکاست و میراث هیتلر است؛ نه صرفاً از این حیث که با اتکای به آن مظلوم نمایی کرده است، بلکه عمدتاً از آن حیث که سیاست قتل عام نژادی نازیسم را در سرزمینی دیگر تداوم داده است؛ آن هم تداومی مستمرتر و شدیدتر.
نازیسم هیتلری، یک دولت زودگذر بود که همه دنیا را تحت ستم خود قرار داد اما صهیونیسم از ملت آمریکا تا ملت اروپا و ملت های عرب و در یک کلام همه مردم دنیا را آن هم در طول زمانی به مراتب بیشتر از دوران نازیسم مورد ستم قرار داده است.
انتهای پیام/