همشهری آنلاین: کمدی «ملاقات با جادوگر» با بازی امیرمهدی ژوله و مانی حقیقی که از ۱۷ مرداد روی پرده است، تا امروز حدود ۹ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان فروخته و «قیف» با بازی رضا عطاران و عباس جمشیدیفر که اکرانش هنوز به یک هفته نرسیده، ۸ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان. تا چند روز دیگر «قیف» از «ملاقات...» پیش میافتد و احتمالا فیلم ژوله نامزد یکی از شکستهای گیشه امسال خواهد بود. البته نه اینکه «قیف» سروشکل و کیفیت متمایزی داشته باشد که «ملاقات...» از آن بیبهره باشد، بلکه صرفا محبوبیت عطاران بر ژوله و حقیقی میچربد. با این حال فروش کم «ملاقات...» حقیقتی را درباره چهرههایی مثل ژوله که تقریبا همهجا هستند و از ریلیتی شو و تئاتر گرفته تا سریال و فیلم سینمایی همیشه حضوری پررنگ دارند عیان میسازد.
بازیگرانی مثل ژوله که نمونهاش درسینمای ایران کم نیست، در نگاهی خوشبینانه، به عنوان نقش فرعی در کنار بازیگرانی که بتوانند بار کمدی یا درام را به دوش بکشند، آنهم برای بانمکتر شدن اثر، برای مخاطب قابل قبولاند. اما وقتی که یکی از نقشهای مهم اثری را به عهده میگیرند، تازه عیار واقعیشان عیان میشود. البته این به هیچ عنوان عیب نیست و بازیگران زیادی در تاریخ سینما بودهاند که چنین ویژگیای داشتهاند. بازیگرانی هستند که میتوانند در نقشهای کوتاهتر بیشتر به دل تماشاگر بنشینند، اما در نقشهای بلند ناموفق هستند. اما اگر این عیب این بازیگران نباشد، حتما عیب تهیهکننده و کارگردان و مسئولان انتخاب بازیگرِ پروژههایی هست که این بازیگرانِ نقشهای کوتاه را برای نقشهای بلند انتخاب میکنند. شاید آنها از این کار قصد ریسک کردن و میدان دادن به بازیگری را داشته باشند که کمتر چنین شانسی به او داده شده، اما اگر چنین ریسکی می کنند، مثل «ملاقات با جادوگر» باید آماده پذیرش شکست هم باشند. مسئله فقط اینجاست که چنین شکستهایی در یک سینمای درست و درمان تا مدتها شانس کار کردن را از این آدمها میگرفت و دیگر به این زودیها به آنها فرصت فیلمسازی رو نمیکرد.
ژوله و همه بازیگران و دستاندرکاران فیلمهای شکستخورده ای که به قصد گیشه ساخته شدهاند باید خوشحال باشند که سینمای ایران آنقدرها سختگیر نیست و آنها هنوز به کار در این سینما مشغولاند.