تا مسائل ملی از مسائل محلی درکشور بدرستی تفکیک نشود وتفویض اختیار کامل به شوراها وتشکیل مدیریت واحد شهری اتفاق نیفتد صحبت ازانتقال پایتخت جایگاهی ندارد.
بحث موافقت یا عدم موافقت نیست بلکه امکان عملی شدن این ایده است که فعلا میشود به آن عنوان "آرزو یا ایده خوب"داد ،انتقال پایتخت جابجایی یک ساختمان یا خودرو نیست ،بلکه صحبت از انتقال یک ابر شهر با تاریخ ۲۰۰ساله وهمه انباشتگی آن در طول زمان است،البته که آقای رئیس جمهور درست میگویند که ادامه این وضع درتهران امکان پذیرنیست ولی راه حل آن نیاز به مطالعه عمیق وهمه جانبه وتهیه یک برنامه درازمدت شاید هم چند برنامه داشته باشد.
دربرنامه هفتم که فعلا بعنوان سند اصلی کشور ازآن یادمیشود هیچ اشاره ای به این موضوع مهم نشده است،ازطرفی تا مسائل ملی از مسائل محلی در کشور بدرستی تفکیک نشود وتفویض اختیار کامل به شوراها وتشکیل مدیریت واحد شهری اتفاق نیفتد صحبت ازانتقال پایتخت جایگاهی ندارد.
موضوع بعدی آمایش سرزمینی وتعریف نقش هریک از استانهای کشوردر برنامه توسعه کشور است که هنوز بلاتکلیف است وتا این موضوع تعیین تکلیف نشود جانمایی وجایگزین کردن پایتخت دراستان یا شهردیگر امکان پذیرنیست،مثلا اینکه قطب صنعتی ،کشاورزی،معدن،تکنولوژی وفن آوری و.....کشور کدام نقطه کشور است وسرمایه گذاری دراین زمینه ها درکجا باید متمرکز شود ورابطه پایتخت با این قطبها یا کدام یک باید دور یا نزدیک باشد.
بحث بعدی زیرساختها ومنابع این کار بزرگ است که کشور درشرایط فعلی اصلا امکان تامین آن راندارد وهمانگونه که عرض کردم باید پس ازفراهم شدن پشتوانه های کارشناسی وعلمی و وتفکیک مسائل ملی ومحلی وتشکیل مدیریت واحد شهری وآمایش سرزمینی یک برنامه جامع با پیش بینی منابع با زمانبندی مشخص تهیه وپس ازتصویب در مراجع قانونی اجرایی شود البته این با فرض موافقت با این ایده یعنی انتقال پایتخت ازتهران است .
اما این ایده مخالفانی هم دارد که معتقدند بدون انتقال پایتخت هم میشود تهران را از مشکلات ومسائلی که گرفتارشده وزیست درآن را دشوار کرده نجات داد ،این گروه میگویند ما وقتی میگوییم تهران با ۳ مفهوم متفاوت مواجه هستیم،
۱تهران بعنوان پایتخت
۲تهران بعنوان یک کلان شهر ومرکز استان
۳تهران بعنوان یک منطقه شهری از دماوند تاقزوین که پیوستگی ودرهم تنیدگی مسائل جغرافیایی اجتماعی وفرهنگی دارند .
باتفکیک این ۳تهران ازهم وتعریف قانونی جدید و واگذاری مسئولیت هریک به متولیان مسائل تهران قابل حل است،ما الان درتهران وزارت کشور،استانداری،فرمانداری،شهرداری تهران داریم ولی قدرت اجرایی واقتصادی شهرداری تهران بیش از۵ وزارتخانه درسطح کشور است،ازطرفی شهرهای اطراف تهران در بسیاری ازمسائل این شهر تاثیر گزارهستند حتی روستاهای اطراف حریم شان با تهران تداخل دارد وهنوز حل نشده است.
الان روزانه فقط۵۰۰هزار خودرو از ورودی های تهران وشهرهای مجاور وارد تهران میشوند و این مسائل درترافیک وآلودگی هوای تهران که ۲مسئله اساسی این شهرند، تاثیر زیادی دارد دهها مسئله دیگر که اگر این۳ مفهوم تهران از هم تفکیک شوند وتقسیم مسئولیت ووظایف اختیارات انجام شودبا هزینه های کمتر وزمان سریعتری میتوان مشکلات تهران را حل وفصل کرد.
عضو شورای شهر تهران
212
