مدیرکل گردشگری داخلی با تاکید بر ضرورت به روز شدن سند توسعه گردشگری ایران با توجه به تغییرات ساختاری گفت: سند خوبی تدوین شده بود ولی به درستی اجرایی نشد.
خبرگزاری مهر _ گروه جامعه؛ صنعت گردشگری ایران هنوز در میان دولتمردان به عنوان یک صنعت یا اقتصاد پیشران مطرح نیست به همین دلیل است که سند توسعه گردشگری حتی در وزارت میراث فرهنگی هم جدی گرفته نمیشود و دستگاههای دیگر وظایف و احکامی که به آنها محول شده را جدی نمیگیرند.
حالا دولت چهاردهم در مسیری قرار گرفته که باید چالشهای قبلی را رفع کند و مهمتر از آن، اهمیت پرداختن به بعد فرهنگی و اقتصادی گردشگری را به در بدنه خود و حتی مردم جا بیندازد.
در این باره با مصطفی فاطمی مدیرکل گردشگری داخلی وزارت میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری گفتوگو کردیم.
در بخش اول گفتگو درباره چالشهای گردشگری صحبت شد و فاطمی هم اعلام کرد بیش از صد چالش در این حوزه احصا شده است که پرداختن به هر کدام از آنها پروسهای طولانی نیاز دارد. همچنین به این موضوع نیز پرداخته شد که اتفاقات متعدد داخلی و خارجی، تأثیر مستقیمی روی سینوس گردشگری ایران دارد.
بخش دوم این گفتگو را در ادامه میخوانید.
* در میان صحبتهایتان گفتید نمودار سفر در ایران سینوسی است و بحرانها در بالا و پایین شدن این سینوس تأثیر میگذارد آیا در کشورهای دیگر هم این نمودار سینوسی وجود دارد یا نه؟
بله. وجود دارد ولی شدت آن مانند ایران نیست. مثلاً در تعطیلات عید تعداد زیادی از افراد به جزایر جنوبی میروند ولی وقتی عید تمام میشود یک گردشگر آنجا نیست. در دنیا این اتفاق مدیریت میشود. ساماندهی تعطیلات موضوعی بود که میتوانست تعطیلات را مدیریت کرده و یک راهکار بود ولی انجام نشد. باید برای شهرهای مختلف مشوقهای سفر ایجاد کرد. الان برای منطقه غرب کارهایی انجام شده است و حتی میراث فرهنگی شهرهای مناطق غرب در فهرست یونسکو مطرح میشود.
در واقع توزیع مکانی و زمانی سفر راهکار متعادل شدن سینوس سفر است و پر کردن قوس سینوس با گردشگر خارجی نیز یکی از راهکارهاست. قاعده اش این است که نوع سینوس را با رویداد و گردشگر خارجی و موضوعاتی مثل شهرهای مکمل پر کنیم.
امسال وب سایتی برای سفر جزیره هرمز طراحی کردیم و از سازمان بنادر خواستیم کمک کند تا تعداد افرادی که به جزیره میروند مدیریت شود و آنها برای ورود به جزیره از قبل ثبت نام کنند ولی بخشی نگری موجب شد که این اقدام به سرانجام نرسد. ما باید بتوانیم با شگردهایی که در دنیا وجود دارد گردشگر انبوه را در مقاصد مدیریت کنیم و سینوس سفر را به یک تعادل برسانیم.
ما نباید در زمان پیک رویداد برگزار کنیم که بار اضافی به مقصد ایجاد کند. به تازگی ثبت رویدادها در تقویم گردشگری کشور را انجام دادیم تا بدانیم هر رویدادی دقیقاً چه زمانی برگزار میشود و تاریخ آن جابه جا نشود. همچنین از رویدادهایی که امتیاز بالاتری آوردهاند و ملی شدهاند حمایت میکنیم. این اتفاق موجب توزیع زمانی سفر از طریق برگزاری رویداد میشود.
* وضعیت زیرساختهای ایران در حوزه گردشگری چطور است؟ چون بالاخره داشتن زیرساخت در مقصد، مشوقی برای سفر گردشگران داخلی و خارجی است.
در این حوزه وضعیت خوبی نداریم به خصوص در حوزه حمل و نقل و سرویسهای بهداشتی. در دورههای مختلف این مشکلات هم بوده و عزمهای جدی برای حل آن وجود داشته ولی همچنان هست.
نبود زیرساخت روی برخی از مقاصدمان تأثیر بیشتری دارد مانند کیش که اگر هواپیما نباشد نمیتوانید به آنجا سفر کنید این در حالی است که برخی از کشورها با پروازهای ترانزیت به گردشگری کشورشان رونق میدهند. راهکارش این است که بخش خصوصی وارد شود. ولی بخشینگری تاثیرش را میگذارد. گفته میشود باید به اندازهای که تخت ایجاد میکنی؛ فکر مسافرش هم باشی.
ما در برخی مناطق هتل زیاد داریم ولی به همان نسبت صندلی هواپیما نداریم که آن را پوشش دهد. این یک اصل راهبردی است که به آن توجه نمیکنیم شاید دلیلش این باشد که نگاه مان گردشگری نیست. ما حتی در شورای عالی هواپیمایی عضو هم نیستیم. میگویند چرا باید گردشگری باشد! این عزم دولت را میخواهد تا موضوعات سیاسی جدا کنیم.
* در سه سال گذشته چه اتفاقاتی به نفع گردشگری داخلی انجام شد؟
چالشها در دولت قبل هم بوده است ولی رفع آنها مذاکره و زمان زیادی میخواهد. تعدادی از آنها مثل بیمه راهنمایان، قوانین واردات تجهیزات گردشگری یا ورود بحث غذا و نوشیدنی به گردشگری و تاکید به گردشگری موضوعی انجام شده ولی چالشها آنقدر زیاد است که هر کدامشان زمان زیادی لازم دارند تا حل شوند. بنابراین وزیر گردشگری با پروژه سختی رو به رو خواهد بود. اصلی ترین کاری که وزیر میتواند انجام دهد این است که نگاه دولت و حاکمیت را به گردشگری تغییر دهد و سمت و سوی کارها را به سمتی ببرد تا گردشگری پیشران اقتصادی باشد. همیاری دستگاهها و اجرای سند توسعه گردشگری با همکاری دستگاهها انجام میشود. نقش ستاد مرکزی هماهنگی خدمات سفر و شوراها که بین بخشی هستند مهم است.
موضوع کلیدی در گردشگری نقش آفرینی مردم و فعالان در حوزه گردشگری است. به تعداد مردم ایران ایده برای گردشگری هست. باید زمینهای وجود داشته باشد تا بخشی از آن اجرا شود.
* چقدر از سند توسعه گردشگری اجرایی شده است؟
این سند در سال ۹۶ یا ۹۷ مصوب شد و مسئولیت هر کدام از وزارتخانهها را مشخص کرد ولی در اجرا موفق نبود. هم وزارت میراث فرهنگی به آن به عنوان یک موضوع اصلی نپرداخت و هم دستگاههای دیگر وظایفی که باید انجام میدادند را جدی نگرفتند. البته که این سند باید با توجه به تغییرات در ساختار گردشگری و نوع مواجهه ما با اتفاقات مختلف به روز شود.
* یکی از تفاوتهای سفر ایرانیها با خارجیها این است که ایرانیها مایل به سفر با تورهای گردشگری نیستند ولی شاید در کشورهای دیگر این طور نباشد. این موضوع دلیل مشخصی دارد؟
این به نگاه فرهنگی که ما داریم بستگی دارد. ولی الان این نگاه تغییر کرده است نوع سفرها دو وجهه متفاوت گرفته است. سمت و سوی مردم نسبت به سفرهای طبیعتگردی بیشتر شده است. اما در این حوزه مردم و جامعه میزبان و فعالان به خصوص درباره مسائل زیست محیطی به آموزش نیاز دارند.
* ایرانیها مهماننواز هستند آیا بررسی شده که نقش جوامع محلی در میزان کاهش یا افزایش گردشگران چقدر بوده است و اگر جامعه محلی دید خوبی نسبت به گردشگر نداشته باشد باید چه کاری کرد؟
در گردشگری، ایران بدون ایرانی معنی ندارد. مهمترین نقش را جوامع محلی دارند. خیلی از سفرها به خصوص سفرهای خارجی اتفاق میافتد تا ایرانیها را ببینند. تصور کنید که بروید چابهار ولی چابهاری نبینید. یا بروید پاساژهای قشم اما مردم قشم را نبینید.
کشوری در دنیا نیست که تنوع فرهنگی مانند ایران را داشته باشد. مهمترین جاذبه ما مردم است. اما اینکه برخی اوقات تقابل به وجود میآید به دلیل ضعف کارکردی ماست. ما نتوانستیم به جامعه میزبان و گردشگر آموزش بدهیم. ما باید بدانیم در حوزه گردشگری یک تبادل فرهنگی اتفاق میافتد. یعنی فرهنگ خوب جامعه میزبان را بگیریم و به آن احترام بگذاریم. عمدتاً در تورهای خارجی احترام به جامعه میزبان وجود دارد. ولی در برخی تورهای داخلی ممکن است این اتفاق نیفتد. لازم است در شهرها و روستاها آموزش داده شود. ما در آئین یک روستایی شرکت میکنیم ولی آداب آن را اجرا نمیکنیم. این آموزشها را باید وزارتخانه و رسانهها به مردم بدهند.
البته محدودیتهایی هم داریم. مسئول بخش خصوصی یکی از کشورهای همسایه میگفت که تنها خودشان ۲۰۰ شبکه تلویزیونی برای معرفی کشورشان به زبانهای مختلف دارند. ولی ما در این حوزه توان زیادی نداریم.