ترامپ در دوران نخست ریاست جمهوری خود، بارها ضرورت تداوم فعالیت ناتو را به چالش کشید و طبیعی است که پیروزی وی در انتخابات اخیر، قرارگاه مرکزی بروکسل را نگران کند.
خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: پیروزی قاطعانه دونالد ترامپ در برابر کامالا هریس، نتیجه مطلوب و مورد انتظار متفقین اروپایی آمریکا نبود چرا که دو نهاد مهم ائتلاف غربی یعنی سازمان نظامی «ناتو» و «اتحادیه اروپا»، هر دو دارای تجارب تلخی در مورد همکاری با ترامپ هستند. آنان به خوبی به خاطر دارند که ترامپ در دوران نخست ریاست جمهوری خود، بارها ضرورت تداوم فعالیت ناتو را به چالش کشید و سهم مشارکت نظامی اروپا را زیر سوال برد. بنابراین طبیعی است که قرارگاه مرکزی بروکسل، نگرانِ این مساله باشد که آیا ممکن است آمریکای ترامپ همچنان در ناتو بماند یا نه.
ترس و نگرانی سران ناتو از تصمیمات آتی ترامپ در شرایطی اهمیت یافته که علاوه بر رئیس جمهور آمریکا، بسیاری از اندیشمندان سیاسی نیز بارها اعلام کردهاند که ناتو، به دوران جنگ سرد تعلق داشت و حیات و مأموریت آن پایان یافته و باید منحل شود.
شرط ترامپ برای ماندن در ناتو
گزارش تحلیلی روزنامهی پولیتیکو درباره یکی از مصاحبههای اخیر ترامپ، مؤید این واقعیت است که او هنوز هم دیدگاه بدبینانهای به ائتلاف ناتو دارد اما در عین حال شرط و شروطی به میان آورده و گفته است: «آمریکا از ناتو خارج نمیشود اما به شرطی که کشورهای اروپایی منصفانه بازی کنند و از حمایت آمریکا سو استفاده نکنند».
هر دو عبارتِ ایفای نقش «منصفانه» و «عدم سو استفاده از حمایت آمریکا»، اصلیترین کلیدواژگان نگرش ترامپ به ائتلاف ناتو است. او با مشی دلال مآبانه خود، به دنبال آن است که اولاً کشورهای اروپایی سهم بیشتری از بودجه خود را به مصارف مخارج نظامی اختصاص دهند و دوم اینکه در تصمیمات نهایی، تبعیت بیشتری از آمریکا داشته باشند. بر اساس همین منطق است که ترامپ بارها مدعی شده که اگر بر سر قدرت میماند، اجازه نمیداد جنگ روسیه و اوکراین روی دهد.
آخرین گزارش مخارج منتشر شده توسط ناتو نشان میدهد که با وجود گلایههای مداوم ترامپ در مورد خسیس بودن کشورهای اروپایی برای پرداخت هزینههای نظامی، بسیاری از این کشورها از جمله لهستان، لیتوانی، رومانی و مجارستان و همچنین اسپانیا، یونان و فنلاند، درصد هزینههای دفاعی خود را طی سه سال گذشته افزایش دادهاند. البته دو کشور ثروتمند انگلیس و نروژ و همچنین ایتالیا، در دوران جو بایدن هزینههای نظامی خود را پایین آوردند و اتفاقاً حالا هر سه کشور، باید منتظر آن باشند که به زودی در معرض توپ و تشرهای ترامپ قرار بگیرند. این نکته یادآور بخشی از خاطرات آنگلا مرکل صدراعظم اسبق آلمان است که در سفر به واشنگتن و دیدار با ترامپ، به شکل ناگهانی با این سوال روبرو شد: «پس کی میخواهید بدهیهایتان را به ما پرداخت کنید؟» پس از اظهار شگفتی مرکل، ترامپ گفته بود: «منظور من هزینههای دفاعی است. آلمان از کشورهایی است که در جمع ناتو، به اندازه کافی برای بخش دفاعی، پول خرج نکرده اند!»
گفته میشود که حدود دو سوم از ۳۲ کشور عضو ناتو، بر اساس توافق مرسوم، ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی را برای امر دفاع هزینه میکنند. اما کشور آلمان به عنوان یک متحد ثروتمند ناتو، غالباً مبلغی در حد ۱.۵ درصد اختصاص داده و ترامپ در دوره پیشین، از این موضوع عصبانی شده بود.
ترامپ در برابر پوتین
اِد مک مولن، سفیر سابق منصوب شده توسط ترامپ در سوئیس، در مصاحبه با ABC News به این مسأله اشاره کرده که ترامپ در اتخاذ تصمیمات درباره ناتو، به شیوه شخصی خودش عمل خواهد کرد اما مک مولن در عین حال مدعی شده که ترامپ، تجارب بالایی در مهار قدرت ولادمیر پوتین دارد و در دوره جدید نیز میداند چگونه پوتین را کنترل کند. این در حالی است که آنتونی گاردنر، سفیر سابق ایالات متحده در اتحادیه اروپا که توسط اوباما منصوب شده بود، بر این باور است که علاوه بر ترامپ، بسیاری دیگر از سیاستمداران آمریکایی، بارها از عملکرد ناتو انتقاد کردهاند ولی باز هم ترجیح دادهاند این ائتلاف سر پا بماند. گاردنر میگوید: «نگرانیهای ترامپ در مورد میزان مشارکت متحدان ناتو در تأمین هزینههای دفاعی، منطقی است و کشورهای اروپایی باید پول بیشتری پرداخت کنند. اما برخی اظهارنظرها و مواضع ترامپ، عملاً متحدان اروپایی را در برابر روسیه خلع سلاح میکند. ضمانت دفاع دسته جمعی، هنوز هم دلیل اصلی تداوم فعالیت ناتو است و نباید کسی با این موضوع شوخی کند».
گاردنر به چند نکته مهم دیگر اشاره کرده که بیان آنها، پرده از برخی معضلات و چالشهای مهم درون سازمان ناتو برمی دارد:
۱. موضوع توجه به منافع ملی در میان کشورهای اروپایی، از انسجام خاصی برخوردار نیست و تعاریف و رویکردهای پراکندهای در خصوص این بحث وجود دارد.
۲. عدم درک تهدید امنیت ملی در میان بسیاری از کشورها، افزایش هزینههای دفاعی را برای اتحاد ناتو دشوار میکند.
۳. بخش قابل توجهی از بودجه دفاعی متحدان ناتو چگونه، به شکل ناکارآمد خرج میشود و اکثریت قریب به اتفاق بودجه نظامی، صرف اموری میشود که مرتبط با میدان جنگ و آمادگی رزمی نیست و حتی پرداخت حقوق بازنشستگان نظامی و حقوق پرسنل عادی را ذیل همان بودجه تعریف میکند.
متخصصان روابط بین الملل چه میگویند؟
این اولین بار نیست که نگرش ترامپ به حیات و ممات ناتو، به یک بحث چالش برانگیز تبدیل شده است چراکه ترامپ سالهاست به شدت از ناتو انتقاد میکند و آشکارا گفته است: «ناتو باید با آمریکا منصفانه رفتار کند، زیرا اگر ایالات متحده در این جمع حضور نداشته نباشد، به معنای واقعی کلمه چیزی به نام ناتو وجود نخواهد داشت».
اگرچه پیشبینی اقدامات احتمالی ترامپ دشوار است، اما همه میدانند که اظهارات و اقدامات قبلی دونالد ترامپ در رابطه با ناتو برای اروپاییها نگرانکننده است و اساساً او یک سیاستمدار قابل پیش بینی نیست! اما علاوه بر ترامپ و دیگر سیاستمداران، چندین تحلیلگر و نظریهپرداز سیاسی ضرورت ادامه فعالیت ناتو در دوران پس از جنگ سرد را زیر سوال برده و بر ضرورت انحلال یا آغاز اصلاحات مهم در این سازمان تاکید کردهاند. آنان میگویند که اساساً ناتو در دوران پس از جنگ جهانی دوم، صرفاً برای مهار اتحاد جماهیر شوروی ساخته شد و معنی ندارد که هنوز هم این ساز و کار ادامه پیدا کند. به عنوان مثال جورج کنان، دیپلمات مشهور آمریکایی، از منتقدان اولیه گسترش ناتو بود و استدلال میکرد که این گسترش بیرویه، روسیه را تحریک میکند و امنیت اروپا را به خطر میاندازد. پیشبینی او درست از آب درآمد و تصمیمات ناتو برای عضویت گرجستان و اوکراین، روسیه را به خشم واداشت.
جان میرشایمر در مقام یک دانشمند سیاسی آمریکایی و محقق روابط بینالملل، استدلال میکند که ناتو در چند دهه پیش به هدف خود رسیده و حالا باید منحل شود. اگر ناتو سر پا بماند، دستاوردی جز تحریک روسیه و تضعیف ثبات اروپا نخواهد داشت. علاوه بر میرشایمر، اندیشمند نزدیک به او یعنی استفان والت نیز از گسترش ناتو انتقاد کرده و خواهان محدود شدن دامنه سیاست خارجی – نظامی آمریکا است. در همین حال، ریچارد ساکوا محقق بریتانیایی و استاد سیاست روسیه و اروپا در دانشگاه کنت و خالق کتاب پساکمونیسم، معتقد است که ادامه حیات ناتو، به تداوم ذهنیت جنگ سرد منجر شده و تنش بین روسیه و غرب را افزایش میدهد.
وابستگی اروپا به آمریکا، حالا عملاً تبدیل به یک چالش جدی شده است. به قول استفان سایدمن تحلیلگر مؤسسه (The Conversation)، «نیروهای آمریکایی، مرکز اعصاب و سیستم گردش خون ناتو هستند و سیستمهای فرماندهی و کنترل که بر مبنای دانش رمزگذاری و پشتیبانی ماهوارهها و پیشرفتهترین مهمات عمل میکنند، همگی از سوی آمریکا تأمین میشوند. در نتیجه اگر ترامپ محدودیتهایی را برای همکاری با ناتو اعمال کند، ائتلاف نظامی غرب، به شدت ضعیف میشود. در صورت خروج آمریکا، قدرت بازدارندگی ناتو از بین میرود؛ به خصوص در شرایطی که دو قدرت هستهای دیگر در این ائتلاف یعنی فرانسه و انگلیس، به اندازه کافی مؤثر نیستند. فرانسه محتاطانه عملی میکند و انگلیس هم پس از برگزیت روابط خوبی با اروپا ندارد».