با راهیابی دونالد ترامپ به کاخ سفید، اتفاقی رخ داد که چه خوشمان بیاید و چه نیاید، ناگزیریم واقعیت را بپذیریم.
به گزارش خبرآنلاین، فیاض زاهد و محمد مهاجری در یادداشت مشترکی در روزنامه اعتماد نوشتند:
این درست است که سیاست خارجی هر کشوری تحت تاثیر اتفاقات جهانی قرار دارد و همه به اقتضای اتفاقات روز تصمیمگیری میکنند، اما کشور ما در برهه مهمی از تاریخ قرار گرفته که باید صرفنظر از روی کارآمدن ترامپ (و حتی رقیب دموکراتش) راه برونرفت از شرایط کنونی را پیدا کند.
در چنین شرایطی منافع ملی جمهوری اسلامی ایران اقتضا میکند، حق خود را از دهان شیر هم بگیرد. همسایگان عرب و ترک ما از رهگذر تحریم ایران و غیبتش در رقابتهای اقتصادی به هر نان و نوایی که میخواستهاند، رسیدهاند و ما به دلیل غل و زنجیری که تحریمها به پایمان بسته، سرعت آنها را نداریم.
ارتباط اقتصادی با شرق به خصوص در حوزه نفتی عملا80درصد بازار ایران را در اختیار چینیها قرار داد و کیست که نداند چنین انحصاری دستکم 20درصد از درآمدهای ما را بلعیده است.
به خصوص اگر این استدلال را که ترامپ ضدیتش با ایران بیش از بایدن است بپذیریم، بقایمان در جدول اهمیتی دوچندان خواهد داشت. ترامپ کسی است که 4سال قبل از برجام خارج شد و همان کاری را کرد که اسراییل و تندروهای داخلی متفقا دنبالش بودند. اگر صرفا بخواهیم خود را به این سابقه حلقآویز کنیم، باید دست روی دست بگذاریم و منتظر شرایط بدتر باشیم.
حال آنکه تجربه گرانسنگ ظریف و عراقچی در مذاکرات برجام اینبار میتواند ایران را با دست پرتر در مقابل امریکاییها قرار دهد.
در این مرحله از ریاستجمهوری ترامپ چند رویداد قابلتأمل نیازمند دقتنظر مضاعف است. تردید، سهلانگاری، امتیازات بیضابطه به نتانیاهو، عدم انطباق برنامهها با وعدهها و دیر آمدن هریس به فرآیند انتخابات، مردم امریکا را بر این باور رساند که ترامپ حتی برای پایان جنگ و نسلکشی بهتر از دموکراتهاست. جالب آنکه جوامع مسلمان در امریکا هم بیشتر از ترامپ حمایت کردند. وقتی به برنامههای قبلی ترامپ مینگرند، اعمال توافقی با کشورهای عربی چشمانداز روشنتری پیش پای اعراب قرار میدهد.
اگر قرار باشد رژیم اسراییل به همین رویه آدم بکشد هزینه هر کنش دیگری از آنچه در ذهن مسلمانان امریکا شکل یافته معقولتر است. از سویی ترامپ برای خود چند اولویت راهبردی و اولویتهای تاکتیکی قائل است. اولویتهای استراتژیک عبارتند از: مهار چین و کنترل بحران خاورمیانه. بحرانهای تاکتیکی عبارتند از: موضوع اوکراین، محیط زیست، سهم امریکا از سبد هزینههای حفاظت نظامی و امنیتی در ناتو و متحدان بینالمللیاش.
در حوزه خاورمیانه چنانچه ایران خود را با واقعیتها تطبیق ندهد، زیر فشارهای افزونتری قرار میگیرد. برخی بر این باور هستند که چین امروز آمادهتر از دوران قبلی ترامپ است. پس در برابر فشار امریکا خواهد ایستاد. آنها بازار ایران را مناسب بهرهوری از این فرصت میدانند. اما آمارها چیز دیگری میگویند.
ظرفیت اقتصاد ایران زیر ۳۰۰ میلیارد است. درحالی که در سال ۲۰۲۲ تراز مثبت تجاری چین با امریکا بیش از ۳۶۰ میلیارد دلار بوده است. آنها در حدود ۱۰۰۰ میلیارد دلار در سال گردش تجاری دارند. بدیهی است ایران کشور مهمی است، اما یادمان باشد در خاورمیانه هم ایران شریک اول چین نیست. حداقل ما پشت سر عربستانسعودی و امارات قرار داریم.
اما نکته پایانی در این میان مواضع رییسجمهور است. گاهی احساس میشود وزیر خارجه و مقامات دیگر دولت یادشان رفته چرا و به چه علتی این دولت رای آورده! خب گاهی آدمی مجبور است تن به حرکات موزون بدهد، اما بیشتر از آن را که نخواستهاند! باید این بزرگواران دقت بیشتری در انتخاب واژگان کنند. در این کشور به اندازه کافی سخنران و طالب کلمات انقلابی و جنگطلبانه وجود دارد، به شما دیگر نیازی نیست. شما اوضاع را میدانید، از وضعیت سرمایه اجتماعی ساختار باخبرید، از ناترازیها و مشکلات و کسری بودجه و ... باخبرید. شما آن دولتی باید باشید که برود و با منطق و استدلال توضیح دهد که چه راهی برای کلیت بقا و حفظ هیمنه و اقتدار کشور باید و لازم است.شما را چنان سیاستی باید.