به گزارش همشهری آنلاین، فیلم سینمایی «استاد» به کارگردانی سید عماد حسینی و تهیه کنندگی بهروز افخمی این روزها در سینماهای کشور روی پرده رفته است که به همین بهانه فرناز قرهداغی فارغالتحصیل ادبیات نمایشی و سینما در یادداشتی از این فیلم نوشته است.
در این یادداشت آمده است:
«سینمای ایران پیش از این در آثاری چون «هیس! دخترها فریاد نمیزنند»، «فروشنده»، «علفزار»، «مستانه»، «خانه دختر» و ... به امر خشونت جنسی پرداخته است. با این حال کمتر فیلمی تا به امروز به خشونت جنسی تحت سلطه قدرت اشاره داشته؛ موضوعی که در فیلم سینمایی «استاد» ساخته عماد حسینی به نمایش گذاشته شده است.
خشونت جنسی تحت سلطه قدرت شکلی از خشونت است که در آن فرد آزارگر یا متجاوز در جایگاهی نسبت به قربانی قرار دارد که او را واجد سلطه قدرت کرده و توان مقابله، اقدامات پیشگیرانه و همچنین اقدامات قانونی را از قربانی سلب کرده یا مسیر را برای وی دشوار میکند.
یکی از جایگاههایی که در سطح جهانی افراد را قادر به انجام چنین خشونتی تحت سلطه قدرت میکند، جایگاه استاد است. در نگاه عمومی جامعه اساتید دانشگاه و همچنین اساتید هنری، افرادی فرهیخته و دارای شأن اجتماعی قابل توجهی هستند. این نگاه عمومی باعث افزایش اعتماد افراد به آنها شده و در قدم اول امکان در معرض خشونت جنسی قرار گرفتن توسط این افراد را برای قربانیان افزایش میدهد و در قدم بعدی روایت قربانیان توسط جامعه مورد پذیرش قرار نمیگیرد.
امر قربانینکوهی در خشونت جنسی تحت سلطه قدرت، بسیار بیشتر از وقتی که متجاوز یا آزارگر فاقد جایگاه قدرت باشد اتفاق میافتد. به عنوان مثال هنگامی که بیانیه ۸۰۰ زن در سینمای ایران منتشر شد، قربانیان با این تفکر رایج که آنها برای دستیابی به موقعیت بهتر خودخواسته با افراد قدرتمند رابطه داشتهاند، مورد قضاوت جامعه قرار گرفتند. چراکه بسیاری از افراد، تجاوز را منحصر به افرادی از گروههای خلافکار، مهاجران، قشر پایین جامعه و به طور کلی افراد فاقد قدرت و سرمایه اجتماعی قابل توجه میدانند. باوری که در فرهنگ تعرض رایج است و علاوه بر ایجاد حاشیه امن برای سواستفادهگران از جایگاه قدرت، آسیب فراوانی را برای قربانیان به همراه دارد.
فیلم «استاد» روایت دانشجویی است که برای گرفتن توصیهنامه نزد استاد دانشگاه خود میرود. برگزاری کلاس، جلسات و یا رفتن دانشجویان به دفتر شخصی اساتید برای مسائلی چون پیگیری روند پایاننامه، ارائه کارهای کلاسی، گرفتن امضاهای آموزشی و اموری از این دست، کار رایجی بوده و گزینه اقدام پرخطر قربانی برای در معرض خشونت قرار گرفتن را منتفی میکند. مانند بسیاری از روایتهای آزار جنسی که در سالهای گذشته منتشر شدهاند. با این حال میبینیم که فرهنگ تعرض حتی در چنین اقداماتی نیز جلوی حمایت از قربانیان میایستد و با عباراتی چون میخواستی نری یا چرا تنها رفتی تقصیر را متوجه قربانی میکند. لازم به ذکر است که چنین عباراتی از تلاش فرهنگ مردسالار (در سطح جهان) برای محدودسازی اجتماعی زنان است.
«استاد» فیلمی تکلوکیشن و بهاصطلاح آپارتمانی است که دیالوگ، نقش اساسی در پیشبرد روایت آن ایفا میکند. عماد حسینی و پیام لاریان در استفاده از دیالوگ برای شخصیتپردازی و نمایش عدم توازن قدرت موفق عمل کردهاند. ادریس در سراسر فیلم با جملاتی در ظاهر ساده، جایگاه خود را به قربانی یادآوری میکند و او را از پیامدهای افشاگری میترساند.
مسئله مهم دیگری که در فیلم «استاد» به نمایش گذاشته میشود، واکنشهایی است که قربانی از طرف نزدیکان و جامعه در صورت افشاگری دریافت میکند. عدم باور و پذیرش، نگرانی از واکنش نزدیکان و پیامدهای قانونی آن، توانایی اثبات حقیقت به افکار عمومی و ترس از مورد قضاوت قرار گرفتن، مشکلاتی است که همواره در مسیر قربانیان قرار دارد که در لایههای مختلف فیلم «استاد» به آنها پرداخته شده است.
فیلم «استاد» با استفاده از راوی غیرقابل اعتماد، علاوه بر شخصیتهای فیلم، مخاطبان را نیز با سردرگرمی روبرو میکند. این سردرگمی که تا نقطه اوج و گرهگشایی فیلم ادامه مییابد، سنگ محکی برای جامعه خواهد بود که تا چه حد میتوان در قضاوت درست نسبت به روایتهایی که از طرف قربانیان بازگو میشود، دچار خطا شوند.
فیلم «استاد» به واسطه تعداد کم کاراکترهای اصلی و همچنین لوکیشن محدود، در نگاه اول فیلمی ساده و فاقد پیچیدگیهای سبکی جلوه میکند؛ اما با دقیق شدن در عناصر سبکی فیلم میتوان به ظرافتهایی که برای نمایش عدم توازن قدرت و ایجاد فضای ملتهب فیلم استفاده شده، پی برد. استفاده از دوربین روی دست و افزایش لرزشهای دوربین هنگام اوج گرفتن التهاب فضا، قاببندیهای نمایانکننده جایگاه قدرت شخصیتها، تدوینی که آگاهانه به آشفتگی فضا دامن میزند و در نهایت استفاده هوشمندانه از جلوههای صوتی، در نهایت به فیلمی کامل از نمایش خشونت جنسی تحت سلطه قدرت منجر شدهاند.
اگر روایتهای فراوان خشونت جنسی تحت سلطه قدرت را خوانده باشید خواهید دید که روند روایت فیلم «استاد»، پیشتر بارها توسط قربانیان گزارش شدهاند. همانطور که سازندگان فیلم ادعا میکنند، این بازنمایی دقیق را میتوان به قدمی جسورانه در سینمای اجتماعی ایران به حساب آورد که برای حداقل یک دهه درگیر تکرار شده بود.»