11 آذر 1403
9

شرایطی که در این چند ماه از پسِ برگزاری کنسرت چند خواننده نوظهور آن هم در سالن‌های پرجمعیت با اجاره بهای بالا به وجود آمده، همه را درگیر خود کرده، مسیری که حتی در برخی موارد نیز موجب سوءتفاهماتی نیز شده است.

اگر سواد و ذوق و استعداد ندارید اما پول دارید می‌توانید خواننده شوید!

به گزارش همشهری آنلاین، ‌عرصه برگزاری کنسرت‌های موسیقی در تمام دنیا یکی از مهم‌ترین بسترها برای توسعه و برندسازی هنرمندان فعال این عرصه به ویژه در حوزه موسیقی پاپ است که می‌توانند با طراحی و تدوین یک استراتژی تبلیغاتی و مدیریتی مناسب و صد البته توجه به عنصر کیفیت به شرایط مطلوبی در حوزه‌های هنری و اقتصادی جذب مخاطب دست پیدا کنند. شرایطی که به خودی خود مستلزم رعایت استانداردهایی است که آن هم دربرگیرنده ابعاد بسیار پیچیده و مختلفی بوده و می‌بایست در مسیری درست، دارای برنامه و بدون مقاصد مسموم اقتصادی توسط فعالان این عرصه هدایت و راهبری شود.

یکی از مهم‌ترین اتفاقاتی که طی ماه‌های اخیر در فرآیند تولید و ارائه محصولات موسیقایی کشورمان به شدت مورد توجه قرار گرفته، برگزاری کنسرت‌های موسیقی به شکلی ساختارشکنانه و تقریباً بی قاعده است که می‌بایست ساز و کار روشنگرانه تری برای آن پیش روی اهالی رسانه و کارشناسان این حوزه قرار داده شود. مسیری که وجود ابهاماتی در آن باعث شده تا حواشی کنسرت‌ها نیز با ابعاد گسترده‌تری همراه شود و پرسش‌های زیادی را نیز برای مخاطبان در ذهن متبادر کند. پرسش‌هایی که عمدتاً به حوزه کیفیت باز می‌گردد و دربرگیرنده نکاتی است که باید برای آنها پاسخ روشنی داشت.

شرایطی که در این چند ماه از پسِ برگزاری کنسرت چند خواننده نوظهور آن هم در سالن‌های پرجمعیت با اجاره بهای بالا به وجود آمده و امید می‌رود در آینده‌ای نه چندان دور به واسطه عواقب نامطلوب همین حواشی، ضوابط مشخص، فضای مطلوب‌تر، آرام‌تر و روشن‌تری را برای نحوه برگزاری کنسرت‌ها در سالن‌های بزرگ به ویژه در حوزه موسیقی پاپ ترسیم کند تا نتایج منفی حاصل از این حاشیه‌ها به چشم کلیت موسیقی نرود. آن چنان که در همین مدت به واسطه چند تصمیم نامعقول و غیرمنطقی گاهاً اتفاقاتی برای موسیقی افتاده که جبران آنها کار چندان آسانی چه در بدنه مدیریتی و چه در حوزه تهیه کنندگی نبوده و همه را درگیر خود کرده است. مسیری که حتی در برخی موارد نیز موجب سوءتفاهماتی شده که برخی از آنها به فضای هنری ماجرا هم ارتباط پیدا کرده و دربرگیرنده ایجاد شایعاتی مبنی بر انعقاد قراردادهای مالی سنگینی میان آهنگساز و خواننده تازه کار شده که چندان هم منطقی نیست و موجب شده روال عادی این قراردادها نیز از مدار عادی و به اصطلاح عدالت محورانه اش خارج شود.

البته همه آنچه گفته شد، به دلیل برخی مراودات پنهان و انعقاد قراردادهایی که معمولاً علنی هم نمی‌شود، دلایل محکمه پسندی برای اثبات یک ادعا نیست اما هرچه هست حکایت از پررنگ شدن جریان نامعلومی دارد که نحوه برگزاری کنسرت‌ها را تحت الشعاع قرار داده و طبیعتاً پرسش‌هایی را ایجاد می‌کند.

پرسش‌هایی نظیر اینکه خوانندگان نوظهور ولو با رعایت مولفه‌های استاندارد خوانندگی چه طور می‌توانند در مدتی کوتاه فرصت حضور در یک سالن چند هزار نفری برگزاری کنسرت را داشته باشند؟ آیا مولفه و شرطی برای نحوه حضور خوانندگان در سالن‌های ممتاز برگزاری کنسرت‌های حرفه‌ای ضابطه مند، با اولویت ارائه کیفیت کاری وجود ندارد؟ آیا فقط پرداخت اجاره بهای سنگین این سالن‌ها و متمول بودن خواننده یا گروه مورد نظر، تنها شرط پذیرش سالن‌های بزرگ برگزاری کنسرت است و مولفه فنی و کیفی برای این فرآیند وجود ندارد؟ آیا صرفاً همکاری یک خواننده تازه کار با یک آهنگساز صاحب نام می‌تواند دلیل درستی برای حضور ناگهانی یک خواننده در یک سالن کنسرت چند هزار نفری باشد؟

پس تکلیف آن دسته از خوانندگان و گروه‌های مستعدی که سال هاست با وجود ارزش مندی‌ها و دارا بودن کیفیت و استانداردهای لازم در عرصه موسیقی، به دلیل نداشتن سرمایه کافی و فقدان حمایت‌های لازم از سوی تهیه کنندگان یا آهنگسازان صاحب نام قدرت حضور در سالن‌های بزرگ را ندارند، چه می‌شود؟ آیا فرصت داشتن ثروت کافی می‌تواند ضامن درستی برای موفقیت یک خواننده برای ورود به مارکتینگ موسیقی باشد؟ طی ماه‌های اخیر پرسش‌هایی به واسطه ظهور و بروز هنرمندان جدید عرصه موسیقی و ابهاماتی که در نحوه همکاری شان با برخی از آهنگسازان و تهیه کنندگان با تجربه موسیقی وجود دارد، در ذهن اهالی رسانه و کارشناسان حوزه موسیقی مورد توجه قرار گرفته که می‌تواند دربرگیرنده نکات مهمی باشد آیا فرآیند تولید، بازاریابی و ارائه محصولات موسیقایی در ایران نمی‌تواند به گونه‌ای هدایت شود که بتواند شرایط منسجم‌تر، قانون‌مندتر و منظم‌تری را برای مسیر ورود خوانندگان نوظهور ترسیم کند؟

آیا نمی‌توان شرایطی را به واسطه حمایت‌های دولتی و حضور موثر تهیه کننده‌ها ایجاد کرد که همین خواننده‌های نوظهوری که پشتوانه مالی مستحکمی ندارند، بتوانند در مسیر برگزاری کنسرت‌های حرفه‌ای در سالن‌های حرفه‌ای قرار بگیرند و خارج از مراودات مسمومی که اکنون در برخی از مجراهای تولید آثار موسیقایی وجود دارد، فرصتی برای عرض اندام داشته باشند؟

اینها و بسیاری از نکات ریز و درشت دیگر فقط بخش کوچکی از پرسش‌هایی است که طی ماه‌های اخیر به واسطه ظهور و بروز هنرمندان جدید عرصه موسیقی و ابهاماتی که در نحوه همکاری شان با برخی از آهنگسازان و تهیه کنندگان با تجربه موسیقی وجود دارد، مورد توجه اهالی رسانه و کارشناسان حوزه موسیقی قرار گرفته و قطعاً روند مثبت و منفی آن در نظام اقتصادی موسیقی ایران تاثیرات خود را بر جای خواهد گذاشت.

شرایطی که طی یکی دو دهه اخیر به واسطه تغییرات پی در پی مدیریتی، عدم توجه لازم به کیفیت و کمیت به صورت توامان، توجه صرف به موضوع سرمایه برای انتخاب و معرفی حرفه «تهیه کننده» در موسیقی با فراز و نشیب‌های زیادی مواجه شده که می‌تواند از جهات مختلف مورد بررسی قرار گیرد.

شاید دیگر وقت آن رسیده که از پس این کارشناسی‌ها و بررسی‌ها شرایطی را برای ترسیم یک مسیر درست، هدف‌مند، روشن و با پرهیز حداکثری از آنچه «مافیای موسیقی» می‌نامیم، فراهم سازیم. فرآیندی که طی سال‌های اخیر در گزاره‌های رسانه‌ای مختلفی مورد نقد و واکاوی قرار گرفته اما آن گونه که باید نقشی در بهبود ماجرا ایفا نکرده و فضا به سمتی رفته که جریان موسیقی را در کشور به ویژه در حوزه کنسرت‌ها وارد مسیری کرده است که اصلاً نمی‌توان برای آن به استاندارد مشخصی اشاره کرد.

استانداری که به نظر می‌آید معیارش فقط پول است و دیگر مولفه‌های هنری آن چنان که باید نقشی در ورود یک هنرمند به فرآیند حرفه‌ای تولید و اجرا در موسیقی ندارند. بدتر اینکه برخی از هنرمندان هم هستند که در این مسیر تقریباً معیوب قرار گرفته و حتی حاضر به پاسخگویی درباره آنچه انجام داده‌اند، نیستند چرا که اساساً خود را ملزم به پاسخگویی هم نمی‌دانند و فقط در مواقعی که منافعی در خطر است نوک پیکان انتقادشان به سمت مسائل مدیریتی و قصه‌های طولانی‌اش می‌رود. غافل از اینکه این بار و در این مقطع به اصطلاح معروف حساس کنونی این خود اهالی موسیقی هستند که به نظر می‌آید، می‌توانند به عنوان مقصران اصلی شکل گیری روندی باشند که در آن «پول» بر «کیفیت» تسلط پیدا کرده و هر فردی می‌تواند با صرف هزینه وارد فرآیند حرفه‌ای اجرا شود. فرآیندی که حتی اگر کار آن فرد متمول هم از کیفیت هنری خوبی برخوردار باشد می‌بایست در مسیر فنی‌تر و استانداردتری وارد چرخه اجرا شود.

محمدحسین تفرشی از تهیه کنندگان شناخته شده عرصه موسیقی که عمده فعالیت‌های خود را معطوف به تهیه و تولید کنسرت‌هایی غیر از موسیقی پاپ کرده، شرایطی که طی ماه‌های اخیر در فرآیند تولید، بازاریابی و ارائه محصولات موسیقایی به وجود آمده عنوان کرد: متاسفانه با وجود فقدان توانایی حرفه‌ای در عموم اوقات پشت ماجرای ورود برخی از خوانندگان به فرآیند حرفه‌ای موسیقی حمایت‌های عجیبی وجود دارد که می‌توان آن را در دسته‌های مختلف آسیب شناسی کرد. این اتفاقات نشان گر غلبه همیشگی نظام سرمایه داری در بسیاری از فعالیت‌های هنری به ویژه هنر موسیقی است. یعنی شما اگر فاقد سواد آن چنانی، ذوق آن چنانی، خلاقیت آن‌چنانی و تقریباً عاری از استعداد هم باشید می‌توانید با صرف پول و سرمایه نه تنها وارد عرصه هنر بلکه وارد فرآیند و مارکتینگ حرفه‌ای موسیقی شوید. در حالی که اصل ماجرا کاملاً برعکس است و یک فرد برای ورود به عالم حرفه‌ای موسیقی می‌بایست مولفه‌های بسیار مهم هنری و حرفه‌ای توامان داشته باشد وگرنه باید بپذیریم که در یک فرآیند محدود حتی با صرف پول هم نمی‌توان حضور مستمری داشت.

وی افزود: نکته دیگری که می‌توان از پس ماجرای تمکن مالی برخی از افراد برای حضور در مارکتینگ برگزاری کنسرت و تولید اثر موسیقایی روی آن تمرکز کرد، همکاری برخی از دوستان و هنرمندان فعال عرصه موسیقی با این افراد در قالب آهنگساز، تنظیم کننده، مدیر هنری، نوازنده و دیگر مشاغل مرتبط با موسیقی است که حاضر می‌شوند با چنین افرادی که از تجربه چندانی در عرصه موسیقی برخوردار نیستند وارد همکاری شده و اتفاقاً مسیر را برای ورود همین افراد به سالن‌های حرفه‌ای آن هم بدون هیچ تجربه و پیشینه‌ای باز می‌کنند. فرآیندی که موجب گلایه مندی بسیاری از هنرمندان مستعد و خلاقی شده که دوست دارند فعالیتمحمدحسین تفرشی: قانون نانوشته ای وجود دارد که اگر یک خواننده بخواهد برای اولین بار در یک سالن حرفه‌ای کنسرتی برگزار کند می‌بایست در سالن‌های دیگری برنامه‌هایی رفته باشد و بعد برای حضور در سالن بزرگ اقدام کند. شرایطی که در این چند ماه خلاف آن را مشاهده کردیم های مشترکی با هنرمندان شناخته شده داشته باشند تا با استفاده از تجارب و نفوذ آنها خودی در بازار حرفه‌ای موسیقی نشان دهند اما به دلیل اینکه سرمایه کافی ندارند نه تنها همکاری با آنها انجام نمی‌شود بلکه درخواست همین افراد برای گرفتن سالن اجرای موسیقی به غیر موارد بسیار استثنائی و خاص به در بسته می‌خورد و به آنها اعلام می‌شود چون شما امکان پرکردن سالن را ندارید و یا زمان اجرای شما سالن مورد نظر ما پر است بنابراین امکانی برای دراختیارگذاردن سالن نیست.

وی یادآور شد: حتی در برخی موارد هم قانون نانوشته ای وجود دارد که اگر یک خواننده بخواهد برای اولین بار در یک سالن حرفه‌ای کنسرتی برگزار کند می‌بایست در سالن‌های دیگری برنامه‌هایی رفته باشد و بعد برای حضور در سالن بزرگ اقدام کند. شرایطی که در این چند ماه خلاف آن را مشاهده کردیم و دیدیم که هنرمندانی که حتی یک سابقه شنیداری اجرایی در سالن دیگری نداشتند به راحتی توانستند سالن‌های بزرگ را در اختیار بگیرند. شرایطی که واقعاً موجب سرخوردگی بخش زیادی از جامعه هنری هم می‌شود.

این تهیه کننده موسیقی که در کارنامه فعالیت‌های خود تهیه‌کنندگی کنسرت‌های متعدد چندین خواننده و ارکسترهای مطرح کشورمان را به عهده داشته در بخش دیگری از اظهارات خود به دامنه گسترده اتفاقات ناخوشایند حضور افراد متمول در عرصه کنسرت‌ها و فقدان حمایت از هنرمندان مستعد در این حوزه اشاره کرد و گفت: من هنرمندانی را می‌شناسم که فارغ از عالم خوانندگی در دیگر حوزه‌های موسیقی از جمله نوازندگی از درخشان‌ترین و با کیفیت ترین نوع توانایی برخوردارند اما متاسفانه به دلایل عدم حمایت‌ها پشتیبانی لازمی از آنها انجام نگرفته و آنها تقریباً هیچ فرصت درست و موثری برای شنیده شدن خود نداشتند و ندارند. چرا که بخش اعظمی از این نتوانستن‌ها به دلیل رانت‌هایی بوده که اجازه نداده این هنرمندان که به معنای واقعی وارثان هنر موسیقی این سرزمین هستند فرصت مناسبی برای عرض اندام داشته باشند. محدودیت‌هایی که نه در فضاهای بزرگ اجرای موسیقی بلکه در همه تالارهای دیگر هم وجود دارد و به دلیل اجاره بهای سنگین، فقدان مساعدت‌ها و نگاه‌های حمایتی کار به سمت و سویی رفته که چنین هنرمندانی از آنچه پیش روی آنها قرار گرفته ناامید هستند. همه می‌دانیم توفیق این رسته از هنرمندان نسبت به فرآیند تولید و عرصه آثار موسیقایی پاپ بسیار متفاوت است که می‌تواند مشمول حمایت شود اما در اغلب اوقات این حمایت وجود ندارد.

این گزارش یک «آگهی سیاه» است؛ پول بده شهرت بگیر!

وی بیان کرد: آنچه اشاره شد، آثار مخرب دیگری هم دارد که یکی از آنها کاهش محسوس کیفیت موسیقی و سطح سلیقه مخاطب است. مسیری که به نظرم عمیق‌ترین آسیبی است که چنین کنسرت‌هایی می‌تواند روی مخاطبان داشته باشد. شرایطی که در این چند ساله روند رو به افزایشی پیدا کرده و ما شاهد حضور افرادی از مشاغل دیگر به عرصه خوانندگی و برگزاری کنسرت هستیم که فقط به دلیل داشتن پشتوانه مالی مناسب و پشتیبانی برخی از هنرمندان صاحب نام از این افراد که در بسیاری از موارد با قراردادهای مالی سنگینی هم اتفاق می‌افتد، ارزش کالای فرهنگی ارزشمندی به نام موسیقی را صرفاً در ابعاد به اصطلاح «فان» و سرگرم کننده آن خلاصه کرده‌اند. مسیری که هم «عوام فریبی»، هم تقلیل سطح سلیقه شنیداری و حتی کاهش چشمگیر موسیقی‌های با کیفیت تولید شده در کشور را به همراه خواهد داشت.

تفرشی در بخش دیگری از صحبت‌های خود اظهار کرد: اگر بنا به حمایت از هنرمندان است و ماجرا به این گونه هدایت شده که وقتی هنرمندی برای برگزاری اولین کنسرت خود در یک سالن بزرگ اقدام می‌کند می‌بایست علاوه بر پرداخت اجاره بها، توانایی پرکردن سالن را داشته باشد که به اعتقاد من نشدنی است، پس چرا برای هنرمندان دیگر چنین اتفاقی نمی‌افتد؟ چرا سالن‌ها برای ادای وظیفه و رسالت فرهنگی خودشان هم که شده فراخوانی را اعلام نمی‌کنند که مثلاً ۱۰ هنرمند جوان و مستعد که شهرتی هم ندارند بیایند و براساس همان فراخوان کنسرت مشترکی را در سالنی بزرگ برگزار کنند؟ کنسرتی که می‌تواند با حمایت کامل مدیریت همان سالن از پس تعداد زیادی کنسرت‌های مختلف با دریافت اجاره بهای سنگین به عنوان یک فعالیت فرهنگی انجام شود. آیا نمی‌توان در قالب همین فستیوال موسیقایی هزینه‌ها را سرشکن کرد و در قالب یک کنسرت مشترک فضایی را فراهم آورد که هم رسالت هنری به نتیجه برسد و هم در قالب یک رویداد دوستانه هزینه‌های یک کنسرت کمتر شود؟ چرا این اتفاق نیفتاد؟ ما که حداقل می‌دانیم وقتی برخی از دوستانی که تازه وارد فرآیند برگزاری کنسرت شده‌اند چگونه به یک باره اعلام می‌کنند «ظرفیت تکمیل شد». آیا این الگوی کم شدن صندلی‌ها و بلیت‌ها از پلان مندرج در سامانه‌های فروش بلیت آن هم برای برخی خوانندگان تازه کاری که امتحان خود را هم پس نداده‌اند، واقعی است؟ آیا این بلیت‌ها به نیت دعوت کردن و به مهمان اهدا کردن، از پلان سالن حذف نشده است؟ اینها و چندین سوال دیگر موارد مهمی هستند که طی ماه‌های اخیر حداقل ذهن من را به خود مشغول کرده و امیدوارم بتوانم پاسخ مناسبی از پس آنها دریافت کنم.

این گزارش یک «آگهی سیاه» است؛ پول بده شهرت بگیر!

این تهیه کننده و مدیرتولید حوزه موسیقی در بخش دیگری از صحبت‌های خود تصریح کرد: من می دانم اغلب برنامه‌های خوانندگان متمولی که به چرخه کنسرت‌ها وارد شدند، به دلیل فقدان پشتیبانی و کیفیت هنری لازم با استقبال مواجه نمی‌شود. اینها بیان گر توسعه یک نگاه بازاری و شهرت طلبانه است که ممکن است سالن دار، نوازنده، آهنگساز و بسیاری از ذی نفعان موسیقی از برکات مالی آن بهره مند شوند اما باید بدانیم خواننده عزیز به واسطه این خرج‌های هنگفت برای خود مشغول خرید شهرت است. مسیری که بعد از برگزاری کنسرت حتی یک خروجی تصویری هم ندارد و حتی سالن کنسرت گذار این خواننده محترم که هزینه زیادی را هم برای اجاره بها دریافت کرده، حاضر نیست خبر یا تصویری از این فرد را در صفحه مجازی خود منتشر کند. جالب اینجاست که در برخی موارد آهنگسازی هم که با خواننده مورد نظرمحمدحسین تفرشی: آیا دریافت پول زیاد ارزش زیر سوال رفتن حیثیت ما را دارد؟ آیا ما که روی نت به نت موسیقی درگیر مجوزهای مختلف و گرفتاری‌ها و مشکلات بسیار سختی بودیم می‌توانیم به خاطر چند صد میلیون تومان، افرادی را در یک پروسه کوتاه مدت تبدیل به خواننده کنیم؟ همکاری داشته از پس فعالیت مشترک بعد از کنسرت نیز اطلاع رسانی درستی انجام نمی‌دهد. چرا که خروجی محتوایی کنسرت مورد نظر واقعاً قابل دفاع نیست و اینجا مشخصاً سرمایه مهم است. البته از صحبت‌های من چنین برداشت نشود که برخی از این خوانندگان، خواننده خوبی نیستند. اصلاً من چنین قضاوتی ندارم. حرف من فقط این است که وقتی می‌بینیم بعد از تولید و انتشار عمومی محصول ردپایی از این هنرمندان نیست متوجه خیلی از موارد می‌توان شد.

وی در ادامه صحبت‌های خود نوک پیکان انتقادهای خود را به سمت برخی آهنگسازان و تهیه کنندگان هم نشانه گرفت و افزود: در این چارچوب متاسفانه یک سری از دوستان آهنگساز و تهیه کننده جفاکار هستند. باور کنید در این چند سال چندین نفر به من در قالب مشاغلی چون پزشک، دندانپزشک، مهندس و بازرگان مراجعه کرده و تلاش داشته‌اند تا در ازای پرداخت هزینه‌های سنگین برگزاری کنسرت من به عنوان تهیه کننده یا مدیر پروژه در کنارشان حضور داشته باشم. در حالی که می دانم می‌تواند برایم آورده مالی مناسبی هم داشته باشد اما باور کنید که نپذیرفتم چون واقعاً این پرسش را در ذهنم خودم مطرح می‌کردم که بعد از پایان پروژه‌های مورد نظر من چه طور می‌توانم سرم را در جامعه موسیقی بالا بگیرم؟ آیا دریافت پول زیاد ارزش زیرسوال رفتن حیثیت ما را دارد؟ آیا ما که روی نت به نت موسیقی درگیر مجوزهای مختلف و گرفتاری‌ها و مشکلات بسیار سختی بودیم می‌توانیم به خاطر چند صد میلیون تومان، افرادی را در یک پروسه کوتاه مدت تبدیل به خواننده کنیم؟ آیا این توجیه که دوستان حامی این خوانندگان پس از شکست بگویند ما کار خودمان را کردیم منتها فلانی نتوانست خوب بخواند، واقعاً قابل پذیرش است؟

تفرشی در پایان اظهارات خود گفت: من بسیار متاسفم که بگویم ما نه تنها در حوزه برگزاری کنسرت‌ها شاهد چنین روندی هستیم، بلکه اطلاع دارم آهنگسازان بنام با دریافت رقم‌ها و عددهای کلان نه بابت یک آهنگ، که در قالب یک بسته کامل موسیقایی پیشنهادهایی را می‌دهند و می‌گیرند و نام افرادی را در قرارداد می‌برند که می‌بایست فقط در قالب آلبوم آن هم در ازای پرداخت دستمزد پس از تولید هر قطعه مسیری را طی کنند. جالب آنکه وقتی آن آهنگساز محترم به عنوان ناظر اثر را تایید نکند طرف قرارداد حق پخش اثر را با وجود پرداخت دستمزد ندارد. یعنی به نوعی می‌توان گفت، کار مورد نظر به اصطلاح «زخمی» شده، آهنگساز پول خود را گرفته و چون اثر را هم تایید نکرده، کار در خروجی منتشر نشده است. این یعنی عملاً یک درآمدزایی برای خود آهنگساز که با قید و شرطی که برای خواننده مورد نظر خود که ممکن است استعدادی هم داشته باشد، گذاشته اما با وجود هزینه آن فرد به مراد کاری خودش نمی‌رسد.

این گزارش یک «آگهی سیاه» است؛ پول بده شهرت بگیر!

آنچه روایت شد فقط ارائه بخشی از قصه پرغصه فرآیند کنونی تولید، ارائه و عرضه برخی از محصولات و کنسرت‌های موسیقی پیش روی مخاطبانی است که در این سال‌ها به شدت تشنه شنیدن و دیدن اجراهای با کیفیت هستند که متاسفانه در اجراهای زنده کشورمان روند رو به کاهشی را تجربه می‌کند. مسیری که با یک عزم جدی و پرهیز از نگاه اقتصادی صرف برخی از آهنگسازان، تهیه کنندگان و خوانندگان می‌تواند دوباره به چرخه کیفیت کنسرت‌هایی باز گردد که طبیعتاً در کشورمان با مشکلات و آسیب‌های زیادی در حوزه‌های مختلف مدیریتی و اجرایی رو به رو شده است. اما توجه به کیفیت و معرفی هنرمندانی که در همه عرصه‌های موسیقی حرف‌های تازه ای برای گفتن دارند، می‌تواند نفس تازه ای را به جریان فعلی تولیدات آثار موسیقایی به ویژه حوزه کنسرت‌ها بدمد.

حکایتی طولانی که طبیعتاً پرداخت به ابعاد مثبت و منفی آن گزاره‌های رسانه‌ای زیادی را می‌طلبد، اما هرچه هست فعلاً نشان گر حضور در یک جریان رخوت آمیز، تکراری و ارائه یک «آگهی سیاه» تبلیغاتی برای موسیقی است که متاسفانه به دلیل توجه برخی از فعالان این عرصه چه در حوزه‌های اجرایی و چه در حوزه‌های موسیقایی‌اش به موضوع پول و درآمدزایی هر روز وارد جریان پرچالش تری می‌شود. شرایطی که طبیعتاً مختص کشورمان نیست اما بی تردید نکته‌ای است که با توجه به پتانسیل بالای کیفیت در هنرمندان ایرانی می‌تواند دربرگیرنده نکات مهمی باشد که اولین نکته آن یک پوست اندازی جدی در نوع نگاه به مخاطب و ذائقه شنیداری او و صد البته آن رویدادی است که روی صحنه‌های اجرای موسیقی می‌افتد. مسئله‌ای که این بار مسائل شخصی می‌تواند در اولویت دوم قرار گیرد تا با عزم جدی آهنگساز، تنظیم کننده، نوازنده، خواننده، رهبر ارکستر، تهیه کننده و مدیریت موسیقی شاهد اتفاقات بهتری در عرصه کنسرت‌ها باشیم.


https://hirna.ir