21 آبان 1403
10

تغییر سیاست خارجی آمریکا در قبال همسایگان افغانستان از جمله محدودیت‌ها در روابط پایتخت‌ها، با ورود ترامپ به کاخ سفید، امری محتمل به نظر می‌رسد.

دولت جدید ترامپ و افغانستان؛ تقابل یا تعامل با طالبان؟
- اخبار بین الملل -

به گزارش دفتر منطقه‌ای خبرگزاری تسنیم، با مشخص شدن نتایج رقابت ریاست جمهوری آمریکا میان دونالد ترامپ و کاملا هریس در روز چهارشنبه هفته گذشته که با بازگشت نامزد جمهوری‌خواه به کاخ سفید همراه شد، یک‌بار دیگر تمرکز نگاه‌ها در منطقه به چگونگی رابطه کابل- واشنگتن در دوران ترامپ چرخش پیدا کرده است.

آیا سیاست دولت ترامپ در قبال حاکمیت طالبان قابل پیش‌بینی است؟ از میان فرضیه‌های مطرح شده پیش از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و پس از آن درباره سیاست ترامپ در قبال کابل، کدام یک اکنون به واقعیت نزدیک‌تر است؟ آیا برایند سیاست جدید وی تلاش برای ایجاد محدودیت برای کشورهای منطقه در رابطه آنها با افغانستان خواهد بود؟

دونالد ترامپ پیش از آن که با پیشی‌گرفتن از کامالا هریس دیگر نامزد ریاست جمهوری آمریکا به عنوان چهل‌وهفتمین رئیس جمهور این کشور انتخاب شود، در یکی از نطق‌های انتخاباتی خود گفته بود در روز تحلیف، استعفای تمام نظامیانی که در فاجعه خروج از افغانستان سهیم بودند، باید روی میز من باشد.

این سخنان ترامپ و تکرار عبارت «خروج مفتضحانه» برای عملیات تخلیه نظامیان آمریکایی از افغانستان و انتقادهای پیاپی از حضور چینی‌ها در افغانستان که به ادعای ترامپ، پایگاه هوایی بگرام را به تصرف خود درآورده‌‌اند، این گمانه‌زنی را در میان تحلیلگران و کارشناسان سیاسی حوزه افغانستان پررنگ کرده که با بازگشت وی به سکانداری کاخ سفید، او آغازگر سیاستی طوفانی در قبال طالبان خواهد بود؛ عرصه را بر حاکمیت کابل تنگ خواهد کرد و فصلی نو را هرچند با هزینه مالی و انسانی برای افغان‌ها رقم خواهد زد.

بر اساس همین گمانه‌زنی، اولین پیام‌های تبریک نیز از سوی مخالفان طالبان به وی ارسال و رسانه‌ای شد؛ پیامی که در آن عنوان شده بود که چهار سال گذشته سیاستی عمیقاً نادرست در افغانستان مطرح بوده که با یک خروج فاجعه‌بار و سیاست مماشات همراه بود و مردم افغانستان و ملت آمریکا را ناامید کرده است. اکنون زمان اصلاح این اشتباهات فرا رسیده است.

بر اساس همین باور، مخالفان به ترامپ سفارش می‌کنند که حمایت‌های مالی هفتگی از طالبان باید پایان یابد و حضور وی در کاخ سفید باید پایانی بر تعاملات واشنگتن با طالبان باشد چه این که معتقدند تصوری غلط در میان سیاستمداران آمریکایی (دموکرات‌ها) شکل گرفته بود که تعامل با طالبان را در راستای تقابل آنان با گروه‌های تروریستی، موجه جلوه می‌داده است.

طیف دیگری از طرفداران این دیدگاه را برخی نظامیون و سیاستمداران فراری افغانستان که در ساختار دولت اشرف غنی حضور داشتند، تشکیل می‌دهند؛ با این تفاوت که این عده امید بیشتری به تغییرات سریع در سیاست خارجی آمریکا داشته و برای آن مراحلی را نیز تعریف کرده‌اند.

به زعم این عده، قطع کمک‌های مالی آمریکا به کابل، از نخستین اقدامات ضروری و البته قابل پیش‌بینی خواهد بود که تیم ترامپ در قبال طالبان انجام خواهد داد، چه اینکه پیش‌تر «جی دی ونس»، معاون ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا گفته بود ارسال کمک‌های مالی این کشور به طالبان، دیوانگی کامل است و تأکید کرده بود آمریکا به ‌جای حمایت مالی از طالبان، باید بودجه بیشتری برای کنترل مرزهای جنوبی خود اختصاص دهد.

دیدگاه مخالف؛ ترامپ یک تاجر است

در نقطه مقابل این نظریه که ورود ترامپ به کاخ سفید را با تغییرات طوفانی و یک‌شبه در قبال افغانستان، لازم و ملزوم یکدیگر می‌داند، نظریه دیگری نیز وجود دارد که مبتنی بر تحلیل شخصیتی و روانشناسی دونالد ترامپ استوار است.

بر اساس این دیدگاه، گزاره «ترامپ یک تاجر است»؛ گزاره‌ای واقعی است که پیش‌تر ظهور و بروز جدی در زندگی سیاسی وی داشته است.

ترامپ با شعار اولویت با آمریکاست، به راحتی پیمان‌های بین‌المللی را کنار گذاشته و از تعهداتی که رؤسای جمهور پیشین آمریکا پای آن را امضا کرده‌اند، خارج شده، برای شرکای اروپایی خود خط و نشان کشیده و فاکتور صادر کرده، با لیستی بلندبالا از تجهیزات نظامی خود به خاورمیانه رفته و تعبیری آنچنانی را در مقابل رسانه‌ها در مورد عربستان به کار برده است و... .

بر همین اساس، وی در تعامل با طالبان و در زمان حکومت اشرف غنی که ساختاری کاملاً غربی داشت برای آن چه پایانی بر هزینه‌های گزاف این کشور در افغانستان بود، مقدمات «گفتگوی دوحه» و ادامه آن و توافق با طالبان را رقم زد!

همین روحیه باعث شد وی بارها و بارها از آن چه مدعی بود رهاسازی میلیادرها دلار سلاح در افغانستان است، از دولت بایدن به شدت انتقاد کند و بگوید اگر وی در مسند ریاست جمهوری بود به هیچ وجه اجازه نمی‌داد چنین اتفاقی رقم بخورد! 

با این پیشینه رفتاری، طرفداران این دیدگاه این احتمال را بسیار قوی می‌دانند که در دوران جدید ریاست جمهوری ترامپ، شاهد رفتارهای هیجانی رئیس جمهور آمریکا در قبال افغانستان تحت حاکمیت طالبان نخواهیم بود.

ترامپ چنان که گفته شد سابقهٔ مذاکره با طالبان را دارد، لذا احتمال شکل‌گیری دور جدیدی از گفتگوها که متضمن دغدغه‌های اقتصادی، امنیتی واشنگتن از یکسو و ثبات حیات سیاسی کابل از سوی دیگر باشد، بسیار زیاد است.

ترامپ با فضای ژئوپلوتیک افغانستان آشناست، دغدغه حضور ایران در افغانستان را دارد، از شکل‌گیری هژمون چین که در پس تلاش برای شکل‌گیری کریدورهایی مانند «ابتکار کمربند و جاده» در حال شکل‌گیری است، نگران و ناخوشنود است، دغدغه نظارت بر منطقه از طریق حضور در بگرام را دارد و... این مؤلفه‌ها در کنار شخصیت تاجرمسلک وی باعث خواهد شد که او از هر اقدام عجولانه و هیجانی در قبال طالبان خودداری کند.

در این سو و در کابل نیز به دلایل مختلف، انگیزه رویارویی با واشنگتن یا اصلاً وجود ندارد یا به شدت کم‌رنگ است؛ طالبان علی‌رغم اینکه دشمن سنتی ایران، روسیه و چین را از بیخ گوش‌ آن‌ها از منطقه خارج کرد در تلاشی سه‌ساله آن طور که توقع داشت نتوانست همراهی تهران،مسکو و پکن را به دست بیاورد. پکن هم گامی فراتر از امضای تعهدات اقتصادی بر روی کاغذ برای افغانستان برنداشته است و مسکو بازی با کابل را «کج‌دار و مریز» به پیش برده است.

اگر ترامپ تضمینی هر چند اندک از سوی کابل برای محدودیت رقبای سنتی خود در افغانستان داشته باشد؛ بعید است آمریکا اصراری بر تشکیل حکومت فراگیر داشته باشد و سخنی از حقوق و تحصیل زنان بگوید  (شخصیت زن‌ستیز ترامپ در این مسیر بسیار مؤثر است) .

از سوی دیگر نباید فراموش کرد مسئله ثبات حاکمیت سیاسی در گام اول و تنگناهای اقتصادی در گام دوم، طالبان را در موقعیتی قرار داده است که از یک گفتگوی برد_برد با ترامپ استقبال می‌کنند، چنان که در بیانیه دیروز وزارت خارجه افغانستان به نحوی از این رویداد احتمالی استقبال شده است.

وزارت خارجه طالبان در بیانیه خود با یادآوری این نکته که مذاکرات دوحه در دوران ترامپ کلید خورده است، از ترامپ خواست در سیاست خود در قبال طالبان تجدیدنظر کند و به تعهدات پیشین خود در توافق دوحه پایبند باشد تا فصل جدید از روابط کابل، واشنگتن شکل بگیرد.

در عین حال، طالبان بر این مسئله تأکید کرده است که کابل این اقدام را بر اساس رعایت اصل سیاست متوازن در رابطه با دیگر کشورها به پیش می‌برد. بر این اساس دور از انتظار نیست که در دور جدید ریاست جمهوری ترامپ، شاهد تمایل بیشتر آمریکا به تعامل با طالبان باشیم.

پایان پیام/

منبع:

https://hirna.ir