شرایط بحرانی فرونشست زمین در کشورمان و تبدیل این بحران به حفره خطرناکی که هر روز بخش بیشتری از کشورمان را میبلعد درحالیست که هنوز هیچ سازمانی متولی مقابله و مهار این تهدید بزرگ در کشورمان نیست!
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، قرار گرفتن ایران در رتبه دوم جهان از نظر نرخ "فرونشست زمین" و رتبه سوم جهانی از نظر وسعت مناطق تحتتأثیر فرونشست همچنین نرخ متوسط حدود 20 تا 30 سانتیمتر در سال که در برخی مناطق به ارقامی فراتر از این نیز میرسد، شرایط بحرانی 400 دشت کشور از نظر فرونشست، غیرقابل کشت شدن زمینهای کشاورزی، درگیری 31 استان کشور با پدیده فرونشست، تهدید زیرساختها، خطور انتقال نفت و گاز، قرار گرفتن 49 درصد جمعیت کشور در پهنههای فرونشستی، همه و همه آمارهایی هستند که عمق فاجعهای که فرونشست زمین در کشورمان رقم زده است را نشان میدهد!
پیش از این فرونشست به عنوان "زلزلهای خاموش در دل زمین" شناخته میشد و بارها عنوان شده بود که «چون فرونشست تهدیدی در معرض دید نیست به آن توجه نمیشود و به همین دلیل هم متولی ندارد!» اما اکنون با توجه به خساراتی که اخیراً در کشور اتفاق افتاده کاملاً مشهود است که فرونشست به سطح زمین رسیده و اکنون تهدید در معرض دید همگان از جمله مسئولان است!
فرونشست زمین در گرگان که منجر به سقوط خودرو به چالهای در زمین شد، فرونشست اصفهان که شهرک مسکونی را تخلیه کرد و روز گذشته نیز فرونشست زمین در محله چیذر تهران که منجر به تخلیه چندین واحد مسکونی در اصفهان شد نشان میدهد که تهدید فرونشست زمین از هر زمانی جدیتر شده است.
شب گذشته نیز فرونشست زمین در قسمتی از امامزاده علیاکبر چیذر تهران سبب شد که برخی هموطنان در ساعات نیمهشب مجبور به ترک خانه خود شوند! البته این نخستین تهدید فرونشست زمین در تهران نیست و پیشتر نیز تخلیه یک واحد دانشگاه تهران جنوب به دلیل فرونشست، فرونشست میدان ونک که منجر به مصدومیت یکی از شهروندان شد، فرونشست در خیابان کارگر و... موادی هستند که مستقیماً باعث تهدید جان پایتختنشینان شدند.
آمار و ارقام فرونشست پایتخت
فرونشست زمین در تهران، پدیدهای نگرانکننده و جدی است که تأثیرات وخیمی بر زندگی شهری و زیرساختهای این کلانشهر دارد. بر اساس آمارها، میزان فرونشست در تهران بهطور متوسط سالانه بین 6 تا 7 سانتیمتر گزارش میشود، در حالی که در برخی نقاط، این عدد به بیش از 25 سانتیمتر در سال نیز میرسد.
این وضعیت، نهتنها به تخریب ساختمانها و زیرساختها منجر میشود، بلکه امنیت زندگی شهروندان را نیز به خطر میاندازد. منطقه 20 با فرونشست درگیر نیست؛ منطقه 21 و 22 هم بهمقدار کم و بیشتر از همه مناطق 17 و 18 و 19 درگیر فرونشست هستند.
با وجود هشدارهای مکرر کارشناسان و متخصصان، مسئولان بهظاهر متولی در این زمینه به سادگی از کنار این بحران میگذرند. به جای ارائه راهحلهای مؤثر و پیگیری اقدامات پیشگیرانه، شاهد بیتوجهی و کمکاری در سطوح مختلف مدیریتی هستیم. عدم برنامهریزی مناسب برای مدیریت منابع آب و جلوگیری از افت سطح آبهای زیرزمینی، بهخصوص در حوضه آبریز تهران، به این بحران دامن میزند.
در حالی که فرونشست زمین به یک تهدید جدی تبدیل شده است، عدم توجه و تدبیر مسئولین، آینده این شهر را به خطر میاندازد. اگر بهزودی اقداماتی جدی برای مقابله با این بحران انجام نشود، تبعات آن میتواند تهران را به یک منطقه غیرقابل سکونت تبدیل کند. نیاز مبرم به همکاری همهجانبه بین نهادهای دولتی، علمی و مردمی برای رسیدگی به این معضل وجود دارد؛ در غیر این صورت، این بیتوجهی میتواند قیمت سنگینی برای شهر و ساکنان آن داشته باشد.
"فرونشست"؛ تهدید ملی که متولی ندارد!
در حالیکه به گفته مقامات سازمان زمینشناسی فرونشست زمین در ایران در بیشتر دشتها افزایشی شده است، همچنان متولی برای رسیدگی به این معضل و راهکارهای مقابله با آن وجود ندارد! در این سالها همواره شاهد اظهارنظر مسئولان در همه دستگاهها از جمله وزارت نیرو، راهوشهرسازی، جهاد کشاورزی، محیط زیست، مدیریت بحران و... درخصوص این پدیده بودهایم اما هیچ کدام از رؤسای دستگاهها مسئولیت آن را بر عهده نمیگیرند و واکنش آنها به تهدیدی که این چنین کشور را تحت تأثیر قرار داده تنها به ارائه چندباره آمار و ابراز تأسف از این شرایط خلاصه میشود!
در واقع میتوان چنین استناد کرد که مسئولان منتظر نشستهاند تا بحران فرونشست ایران را ببلعد و شاید بعد از بلعیده شدن طنابی بیندازند تا کشور را از چالههای فرونشست زمین نجات دهند! در کشور ما هیچ کس پاسخگوی خسارات ناشی از فرونشست زمین نیست و اگر فرونشست اتفاق بیفتد و سازهها بریزد، هیچ کس پاسخگوی آن نیست. متأسفانه قانونی هم برای رسیدگی به مسئله فرونشست نداریم و هیچ سازمان یا ارگانی وظیفه ندارد فرونشست را کنترل کند.
مسئولیت وزارتخانهها نیز در راستای فرونشست نیست، یعنی قانونی وجود ندارد که سازمانها را دور هم جمع کند روی یک موضوع خاص مثل فرونشست زمین کار کنند. به طور مثال، وزارت نیرو مسئولیت کنترل آب را بر عهده دارد اما بخش مصرف آن بر عهده وزارت جهاد کشاورزی است، یعنی مصرفکننده یک وزارتخانه و توزیعکننده وزارتخانه دیگری است. سؤال این است که بالاخره توزیعکننده باید مصرف را کنترل کند یا مصرف کننده؟!
متاسفانه در حال حاضر هیچ سازمان، وزارتخانه یا نهادی، متولی بحران فرونشست در کشورمان نیست! در صورتی که قانونگذاری برای فرونشست زمین و مشخص شدن متولی آن خیلی مهم است، اما از این مسئله فوق مهم غفلت شده است.
تنها اقدامی که در این سالها در رابطه با فرونشست زمین انجام شده تشکیل کمیته سازگاری با خشکسالی بود که قرار بود در ذیل آن مسئله فرونشست نیز بررسی شود اما در عمل این کارگروه نیز هیچگونه خروجی نداشته است که اگر خروجی داشت شرایط به این شکل نبود! بدتر اینکه این کمیته نیز قدرت و اختیار کافی ندارد که برای وزارتخانهها تعیین تکلیف کند و صرفاً قرار است آمار و ارقامی را مورد بررسی قرار دهد و اطلاعرسانی کند.
فرونشست باید قوانین شفاف داشته باشد و متولی آن نیز مشخص شود تا با قوانین و اختیاراتی که به آن داده شده است، کارها را سرو سامان دهد.
فرصت مهار فرونشست زمین؛ تنها 10 سال!
بیتوجهی و بیاعتنایی به مسئله فرونشست زمین درحالی است که اگر بیتوجهیها به همین روال پیش برود، تمام دشتهای ما میمیرند، امنیت کشاورزی و غذاییمان به شدت به خطر میافتد. محصولات کشاورزی را که الان تولید میشود، دیگر نمیتوانیم تولید کنیم.
زمین و اراضی کشاورزی نفوذناپذیر خواهد شد و به قدری متراکم خواهد شد که دیگر آبهای سطحی به آن نفوذ پیدا نمیکند و به صورت روانآب جاری میشود، مواد غذایی را از روی زمین میشورد و تمام دشتهای کشور را به بیابانهای بیحاصل تبدیل خواهد کرد. خانهها، خیابانها و جادهها با نشست دچار آسیبدیدگی جدی خواهد شد. آثار تاریخی گسیخته میشود و با یک زلزله خفیف فرو میریزد.
کارشناسان بارها هشدار دادهاند که در خوشبینانهترین حالت تنها 10 سال برای مهار فرونشت زمین فرصت داریم و اگر این زمان طلایی را از دست بدهیم دیگر شرایط آبخوانهای کشور طوری خواهد شد که امکان احیا آنها و در نتیجه نجات زمین از فرونشست، وجود نخواهد داشت.
انتهای پیام/